چکیده:
امام حسین (ع) نهضت مبارکی را آغاز کرد و پیش از حرکت و هم زمان با آن، تمام
نخبگان و چهره های اثرگذار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را که به صحابی و تابعی شهره
بودند، به بیداری، همراهی و خروش فرا خواند؛ اما تعداد اندکی از ایشان به امام لب کی
گفتند و متاسفانه، بسیاری از آنها نه فقط امام را همراهی نکردند، بلکه مهر سکوت بر لب
زدند و در واقع، با این کاری که در برابر دعوت امام در رویارویی با ست مپیشگان کردند،
ذلت و زبونی جاودانی را برای خود برگزیدند. در این نوشتار، پس از بررسی نقش بیداری
امام حسین (ع) در دوره امویان، جایگاه و نوع واکنش شخصیت های برجسته را با تکیه
بر خاموشی نخبگان در برابر امام و حماسه ای که او در عاشورا آفرید، به اختصار بررسی
میکنیم. طبیعی است که به دلیل اثرگذاری هر کی از این افراد بر روش و رفتار مردم،
می توان آنان را در جایگاه نماد جریا نهای فکری و اجتماعی آن زمان بررسی کرد.
بدأ الإمام الحسین (ع) نهضة مبارکة، وتزامنا مع هذه الحرکة دعا جمیع النخب والشخصیات الثقافیة والسیاسیة والاجتماعیة المؤثرة التی اشتهرت بانها من الصحابة إلی الوعی والیقظة والنهوض والثورة. إلا ان قلة منهم لبوا نداء الإمام، وهؤلاء مع الأسف لم یرافقوا الإمام فحسب، وإنما اختاروا الصمت أیضا. وفی الواقع، أنهم اختاروا لأنفسهم الذلة الأبدیة من خلال عدم استجابتهم بدعوة الإمام لمواجهة الظالمین. فی هذا المقالة ضمن تبیین دور صحوة الإمام الحسین (ع) فی العصر الأموی، تطرقنا بإیجاز الی موقف وردود فعل الشخصیات البارزة امام صمت النخب ازاء موقف الإمام والملحمة التی خلقها فی عاشوراء. من الطبیعی وبسبب تأثیر کل من هؤلاء الأشخاص علی أسلوب وسلوک الناس، یمکن دراستهم کرمز للتیارات الفکریة والاجتماعیة لتلک الفترة.
Imam Hussein (AS) started a blessed movement and, before and during his movement, he called all the elites and influential cultural, political, and social figures known as the Companions and Followers to be aware, accompany him, and roar; but few of them swore allegiance and, unfortunately, many of them not only did not accompany him but also were silent. In fact, facing the Imam’s invitation to confront the oppressors, they chose the eternal humiliation for themselves. Examining the role of Imam Hussein’s awakening in the Umayyad period, this article briefly explains the positions and types of the prominent figures’ reactions based on the silence of the elites regarding the Imam (AS) and his epic on ʿĀshūrā’. Naturally, due to the influence of each of these figures on the people’s views and behaviors, they can be considered as a symbol of the intellectual and social currents of that period.
خلاصه ماشینی:
تحلیلی از رفتار نخبگان ساکت صدر اسلام در مواجهه با قیام حسین بن علی علیهمالسلام محمدباقر پورامینی چکيده 1 امام حسين7 نهضت مباركي را آغاز كرد و پيش از حرکت و همزمان با آن، تمام نخبگان و چهرههاي اثرگذار فرهنگي، سياسي و اجتماعي را که به صحابي و تابعي شهره بودند، به بيداري، همراهي و خروش فرا خواند؛ اما تعداد اندكي از ايشان به امام لبيك گفتند و متأسفانه، بسياري از آنها نه فقط امام را همراهي نكردند، بلكه مُهر سكوت بر لب زدند و در واقع، با اين کاری که در برابر دعوت امام در رويارويي با ستمپيشگان کردند، ذلت و زبوني جاوداني را برای خود برگزيدند.
وقتي معاويه در نامهاي به امام، به دروغ از تلاش حضرت براي نقض صلح سخن راند، امام حسين7 در پاسخ، چنين ادعايي را رد كرد و فرمود: «گمان ندارم كه براي پيكار نكردن با تو، نزد خدا بهانهاي داشته باشم و من براي اين امت، هيچ فتنهاي را بزرگتر از زمامداري تو نمیدانم» (ابن عساكر، 1415ق، ج14، ص206).
امام در ديدار دوم و در پاسخ به عبدالله بن عباس، فرمود: «اي پسرعمو، به خدا سوگند من ميدانم که شما خيرخواه و مهربان هستيد؛ ولي من تصميم خود را براي حرکت گرفتهام» (همان)؛ گويا عبدالله بن عباس در ماههاي پاياني سال شصت، مشكل بينايي داشت.
او هنگام اقامت امام در مكه، نامهاي به حضرت نوشت و ايشان را از عزيمت به عراق بازداشت و امام حسين7 نيز در پاسخ فرمود: «از خداوند در اين كار، طلب خير ميكنم» (ابن عساكر، 1415ق، ج14، ص208و209).