چکیده:
متکلمان ماتریدیه و سلفیه در تبیین گزارههای کلامی مبانی خاصی دارند که آشنایی با آن در بررسی و روشنسازی آموزههای اعتقادی دو مکتب امری لازم به شمار میآید. در این جستار، تلاش کردهایم با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، اندیشههای متکلمان ماتریدیه و سلفیه را با استفاده از منابع دسته اول آنان واکاوی کنیم. براساس نتایج پژوهش حاضر، ماتریدیان در تبیین و نظاممندسازی مباحث کلامی از مبانی عقلی و نقل معتبر استفاده میکنند و عقل را به درک حسن و قبح ذاتی افعال مستقل میدانند. آنان در بحث نبوت و حسن عدالت و قبح ستم به استقلال ادراکات عقلی تأکید ورزیده و تبیین گزارههای کلامی را مبتنی بر حسن و قبح عقلی دانستهاند. از دیگر مبانی کلامی ماتریدیان، تأویل و تفویض در بحث صفات الهی است. آنان اخبار آحاد را در مباحث کلامی حجت نمیدانند و معتقد به وجود مجاز در متون دینیاند. رویکرد سلفیان در باب حسن و قبح عقلی یکسان نیست و البانی آن را شرعی دانسته؛ اما ابنتیمیه معتقد به حسن و قبح عقلی شده و بااینحال دیدگاه ماتریدیان را که آن را ذاتی اشیا و اشاعره که آن را شرعی تلقی کردهاند، نفی میکند و نظریهاش را برتر از اندیشۀ آنان میداند. وی درک حسن و قبح افعال را گاه با عقل و در مواردی با شرع و گاه نیز از هر دو دانسته است. از دیگر مبانی اعتقادی سلفیان حجیت فهم سلف، احادیث آحاد و نفی تأویل و انکار مجاز در متون دینی است. آنان تأویل را حقیقت شیء خارجی معنا میکنند و تقسیم الفاظ به حقیقت و مجاز را بدعت در دین میدانند که پس از قرون فاضله، متکلمان پدید آوردهاند.
One of the best ways to know the different theological views is to compare them. In this essay by descriptive – analytic method the theological views of Maturidi and Salafi school of thought is discussed, referring to their source books. The Maturidi, usually uses from reason and hadith in their theological system, believing that reason is itself an independent source. They maintain that in monotheism and prophethood issues, reason can understand the theological propositions. The Maturidi school also believe that we can interpret the theological propositions and there is allegory in some religious texts. On the other hand, the Salafi views on understanding the goodness and badness in theological propositions are not unanimous. Some, like al-Albani, believe that we cannot discern the meaning of theological propositions. But, Ibn Taymiyyah maintains that we can discern these propositions, negating the Maturidi and Ash'ari views in this case. He says that in some cases we can understand the meaning of these propositions but in some cases not, believing in the views of Salaf and not investigating. In his view, there is no allegory and metaphor in the religious propositions and these issues are created by theologians