چکیده:
مطالعه درباره انقلاب اسلامی ایران، با توجه به پیامدهای گسترده آن به شکلی روزافزون، مورد توجه
پژوهشگران غربی بوده است. نوع رابطه نظام سیاسی پیشین ایران با جهان غرب و اثرات انقلاب بر
این روابط، نیز نقش دولتهای غربی متحد ایران و به خصوص آمریکا در پیروزی انقلاب اسلامی، از
جمله مسائلی است که ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته است.
این آثار، اولا؛ به سبب دسترسی به منابع غربی)سیاسی، امنیتی و...( و ثانیا؛ از آن رو که از دریچهای
بیرونی به انقلاب ایران مینگرند، حایز اهمیتند. اما بسیاری از آنها به سبب عدم دسترسی به منابع
ایرانی یا عدم آشنایی با زبان فارسی که زبان بخش اعظمی از منابع تاریخی این برهه است، متضمن
ضعفهای آشکاری در ارائه و نقد دادهها، و در نتیجه تحلیل و تبیین مسائل هستند.
اثر خاویر گررو از جمله نمونههای متاخر چنین » دولت کارتر و فروپاشی دودمان پهلوی « کتاب
پژوهشهایی است. یادداشت پیش رو، ضمن معرفی و بررسی اجمالی محتوای کتاب، سعی کرده تا
نقدی روششناختی از زاویه عدم رجوع نویسنده به منابع فارسی ارائه کند. عدم رجوعی که میتواند
سبب خطاهای گزارهای و تحلیلی شود. بدیهی است که نقد ارائه شده محدود و محصور به نقد روشی
خواهد بود، و به نقد مدعا و نتایج تحلیلی نویسنده نمیپردازد
خلاصه ماشینی:
com درباب نوشتار، نويسنده و مترجم کتاب «دولت کارتر و فروپاشي دودمان پهلوي» با عنوان فرعي «روابط ايالات متحده و ايران در آستانه انقلاب » در ٣٨٤ صفحه در سال ١٣٩٧ به همت بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است .
چند صفحه بعد در ديباچه کتاب ، نويسنده محدوده موضوعي کتاب خود را چنين تعريف کرده است : «اين کتاب ، مطالعه سياست خارجي کارتر، شخصيت وي و شاه و چهره هاي ديگري نظير سايروس ونس وزير خارجه ، زبيگنيو برژينسکي مشاور امنيت ملي، ويليام سوليوان سفير آمريکا در ايران و آيت الله خميني است .
حال پرسش هاي اصلي اين است : اولا؛ چگونه کتابي که نويسنده آن ، در محدوده موضوعي خود از بررسي شخصيت آيت الله خميني و عوامل ديني و اقتصادي و اجتماعي ايران ياد ميکند، بدون مراجعه به هيچ منبع فارسي امکان نگارش مييابد؟ و ثانيا؛ چگونه ادعاي نگارش يک شاهکار به لحاظ ميزان مراجعه به منابع مطرح ميشود؟ به لحاظ روش شناسي تاريخي، اصل رجوع مورخ به منابع ١(دست اول )، اصلي غيرقابل خدشه و مسلم به شمار مي رود، و در نگاه محققان تاريخ ، پژوهش بدون رجوع به منابع ، فاقد ارزش تاريخ نگارانه است .
آثاري که نويسنده ، نقل قول هاي خود از آيت الله خميني را به آن ها ارجاع داده ، به چند دسته ميتوان تقسيم کرد: الف ) کساني که خود فارسي زبانند، و بر فضا، بافت و زمينه توليد متن آگاهي دارند (البته نه به يک ميزان و نه با يک ديدگاه ).