خلاصه ماشینی:
"15در نهایت،به رغم تمام احتیاطها، وجود یک تار مو روی گیت دوربین،باریکهای از نور در فیلم دان یا بدبیاریهای غیر قابل توضیح در (به تصویر صفحه مراجعه شود) تارکوفسکی در فیلمبرداری از صحنه فیلم ایثار آزمایشگاه میتواند همچنان ساعتها و ساعتها کار سخت را از بین ببرد؛اما هیچیک از اینها باعث دلسردی گروههای فیلمسازی نشده است.
برای ساختن تصویری منسجم از دستمایهای که از منابع اساسا مختلف(فیلمبرداری،تصویرهای کامپوزیت[ترکیبی]،تصویرهای رایانهای،سایر عناصر انیمیشن و غیره)میآید،باید منابع معمول رسانه-دنیای زندگی روزمره-را به نحو دیگری به کار گرفت؛زیرا گرچه این تصویرهای توربو شارژ هنگامیکه به یکدیگر می چسبند،تمام ویژگیهایی مجموعهای (به تصویر صفحه مراجعه شود) باورپذیر را دارند،آنچه میبینیم هرگز بدینصورت وجود نداشته است.
همزمان گرچه شاید حقیقتا از چنین تفاوتی آگاه نباشیم،وقتی میدانیم واژههایی از دهان فرد خارج میشود که شاید هرگز از ذهنش نگذشته باشد،چهرهها را میتوان تغییر داد تا دقیقا با زیروبم متن همخوان شوند و بدنها را میتوان به اعمالی واداشت که هرگز خود انجام ندادهاند،چه احساسی پیدا میکنیم؟به عبارت دیگر،وقتی میدانیم «بازی»بازیگر بر پرده مدیون استعداد انیماتور دیجیتال است،آیا این واقعیت شبیهسازی شده میتواند احساسی روحی را بازتاب دهد که زیرپوست است؟ برای آنکه طرح عظیم جورج لوکاس در شرکت آی ال ام را بهتر درک کنیم،خوب است دوباره سراغ هایدگر برویم.
جورج اسپیرو دیبی از انجمن بین المللی فیلمبرداران،توجه را به این موضوع جلب کرده که شرکت سونی دستاندرکاران سینما را تشویق میکند به جای گروه فیلمسازی از گروه ویدئویی استفاده کنند، زیرا از نظر اقتصادی به صرفهتر است: George Spiro Dibie,"shame on the New York Times"at www."