چکیده:
ارزیابی ترجمۀ متون براساس نظریات زبانشناسی از رویکردهای دقیق و علمی جهت بررسی کیفیت ترجمۀ آثار است. بررسی ترجمه برمبنای الگوی ارزیابی کیفیت جولیان هاوس از مهمترین مباحثی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بر اساس این الگو، دو نوع ترجمۀ آشکار و پنهان وجود دارد؛ در ترجمۀ آشکار مترجم آگاهانه دست به انتخاب معادلهای زبانی میزند و مخاطب، بیگانه بودن متن و عناصر آن را درک میکند در حالی که ترجمۀ پنهان برمبنای هنجارهای زبانی متن مقصد است. نگارندگان با هدف بررسی نقش متن مبدأ و مقصد و با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی به دنبال واکاوی نوع ترجمۀ آشکار و پنهان و بررسی کیفیت متن ترجمه شدۀ خطبۀ اشباح هستند. با توجه به اینکه علامه جعفری و علامه شهیدی علاوه بر صحت و امانت و تطبیق تکتک واژگان عربى با فارسى به ویژگى ادبى نهجالبلاغه و برگردان آن به زبان فارسى توجه داشتهاند، کیفیت ترجمۀ این دو مترجم از خطبۀ اشباح امیرالمؤمنین به صورت گزینشی مورد ارزیابی قرار میگیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد از نظر کیفیت ترجمه، مترجمان کیفیت متن اصلی را حفظ کردهاند. مؤلفههای سیاق، ژانر ترجمه و نقش زبانی اثر با تغییراتی جزئی در متن مقصد توسط مترجمان حفظ شده است. با توجه به ارائه دو نوع ترجمۀ آشکار و پنهان و بررسی خطاهای آشکار و پنهان ارائه شده توسط هاوس، هر دو مترجم، ترجمهای آشکار از متن ارائه دادهاند و در مواردی چند، دست به تغییراتی زدهاند که متناسب با آن ترجمۀ علامه شهیدی نسبت به ترجمۀ علامه جعفری آشکارتر است.
The evaluation of translation is, in fact, the quality assessment of translation based on the precise and scientific approaches of linguistics. The review of translation based on Julian House’s pattern of evaluation is one of the most important topics that has been studied by researchers. Based on this pattern, there are two types of explicit and hidden translations. In the explicit translation, translators consciously choose linguistic equivalents, while the hidden translation is based on linguistic norms of the destination text. With the aim of investigating the role of source and destination texts by using a descriptive-analytical method, the authors seek to analyze the type of overt and covert translation and study the quality of the translated texts of the sermon Ashbah. As the translation of Allameh Jafari and Shahidi cares about not only accuracy, fidelity, and the matching of every Arabic vocabulary with their Persian equivalents, but also the literary aspect of Nahj al-Balaghah and its translation into Persian, the quality of the two interpreters’ translation of the sermon Ashbah, Amiralmomenin’s phantoms, is investigated. The findings show that in terms of translation quality, translators have preserved the quality of the original text. The translation genre and the language role have been preserved by translators. According to the provision of two types of explicit and covert translations and the investigation of the explicit and hidden errors presented by House, both translators have made a clear translation of the text but in some cases, they have made changes that are more apparent in Allameh Shahidi's translation than Allameh Jafari's.
خلاصه ماشینی:
با توجه به ارائه دو نوع ترجمـۀ آشکار و پنهان و بررسي خطاهاي آشکار و پنهـان ارائـه شـده توسـط هـاوس ، هـر دو متـرجم ، ترجمـه اي آشکار از متن ارائه داده اند و در مواردي چند، دست به تغييراتي زده اند که متناسـب بـا آن ترجمـۀ علامـه شهيدي نسبت به ترجمۀ علامه جعفري آشکارتر است .
بررسي چنين الگويي در متن نهج البلاغـه کـه متنـي ديني- ادبي به شمار ميآيد، ميزان مهارت مترجم را در انتقال مفهوم و زبان نمودار ميکند و بررسي ميزان هماهنگي متـرجم بـا مؤلـف و هـم خـواني نمايـه هـاي مـتن مبـدأ و مقصـد براساس نظريۀ هاوس براي بهره مندي از راهکار ترجمه بـا انـواع روش هـا و تکنيـک هـايي که مترجم به کار ميبرد، اهميت و ضـرورت پـرداختن بـه ايـن موضـوع را تبيـين مـيکنـد؛ بنابراين ، از ميان بخش هاي مختلف نهج البلاغه ، خطبـۀ اشـباح بـا ترجمـۀ علامـه جعفـري و علامه شهيدي که از ترجمه هاي مشهور و پرمخاطب اين اثر هستند، گزينش شـده اسـت و پس از مطالعۀ دقيق ، نمونه هايي از هر دو ترجمه مبتني بـر تکنيـک هـاي متناسـب بـا نظريـۀ هاوس ؛ يعني حذف ، اضافه و تعادل ، انتخاب و به بررسي آن پرداخته شده است .
سپس همين کار را براي متن مقصدي که قرار است پديد آيد، انجـام دهـيم کـه بـر اين اساس دو نوع ترجمه را معرفي ميکند: آشکار و پنهـان » (فرحـزاد، ١٣٩٨)؛ چـون هـر متني در موقعيتي منحصربه فرد تعريف مي شود تا پيام خاصي را به مخاطب القا کنـد، بـراي خدشه دار نشدن اين نقش ، مترجم بايد به ابعاد موقعيتي هر متني ، اشـراف و آگـاهي داشـته باشد (هاوس ، ٢٠٠١).