چکیده:
نقد و ارزیابی ترجمه، بخش مهمی از کار ترجمه است که به رشد و تکمیل آن منجر میشود. نظریۀ ارزیابی کیفیت ترجمۀ گارسس (1994) به دلیل دارا بودن معیارهای میزان قابلیت و کیفیت متون ترجمه در تشخیص سطح کیفی ترجمهها بسیار کارآمد است. کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری از جمله کتابهای برجسته در زمینۀ تاریخ، فرهنگ و سیاست است که با عنوان «الإسلام و إیران»، به زبان عربی ترجمه شده است. در پژوهش حاضر، تعریب این کتاب با تکیه بر الگوی «کارمن والرو گارسس» و در چهار سطح واژگانی، دستوری، گفتمانی و سبکی و به روش توصیفی- تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش، بیانگر آن است که این تعریب -با توجه به تکنیکهای منفی بیشتر- تنها از کفایت برخوردار است نه مقبولیت. مترجم در دو سطح «معنایی- لغوی» و «نحوی- صرفی» نسبت به سطوح دیگر مدل گارسس موفقتر عمل کرده و در سطح «گفتمانی- کارکردی» و «سبکی- عملی» نیازمند بازنگری است. از عیوب اساسی ترجمه، حذفهای مخل و نابجا است که شامل حذف واژه، جمله، پاراگراف و صفحات متعدد است. در کنار حذف، شاهد پدیدۀ بسط یا پرگویی بیش از اندازه هستیم که گاه منجر به تحریف متن میشود.
Criticism and evaluation of translation is an important part of translation work that leads to its growth and completion. Garces's theory is a theory that is organized in order to recognize the quality of translations and analyze the quality of translated texts. This theory is an effective framework for criticizing the quality of translations. One of the prominent books in the field of history, culture, and politics is Motahari's book "The Reciprocal Services between Islam and Iran" translated into Arabic and entitled "Islam and Iran” by Yousefi Gharavi. This research aims to study and critique the Arabic translation of this book, based on the four levels of semantic - lexical, syntax - inflectional, discursive - functional, and stylistic-practical, with a descriptive-analytical method. The results show that this translation, given the more negative points, is only sufficient and not acceptable. The translator has been more successful at both the "semantic-lexical" and "syntactic-morphological" levels than other levels of Garces’ model. The "discourse-functional" and "stylistic-practical" levels need to be reconsidered. The results show that the translation has examples of descriptive translation. One of the main disadvantages of translation is disruptive and inappropriate omissions that go beyond deleting words and sentences and include deleting paragraphs and even deleting lots of pages from the book. In addition to the phenomenon of deletion, we see the phenomenon of excessive expansion or eloquence, which sometimes leads to distortion of the text.
خلاصه ماشینی:
عيسي متقيزاده و همکاران (١٣٩٦) در مقالۀ «ارزيـابي ترجمـۀ متـون ادبـي فارسـي بـه عربي براساس مدل کـارمن گارسـس (پيـام رهبـرانقلاب بـه مناسـبت موسـم حـج ١٣٩٥)» ضمن بررسي ترجمۀ پيـام رهبـر انقـلاب بـه زبـان عربـي، چـالش هـايي را در ايـن ترجمـه شناسايي کرده که تفاوت هاي فرهنگي موجود بين دو زبان فارسـي و عربـي و معـادل يـابي در سطح واژگاني و دستوري براساس اين اختلافات ، يکي از چالش هـاي مهـم در فرآينـد اين ترجمه است .
تعريف يا توضيح «تعريف » بيان معني واژه است به صورت عبارت اسمي يـا شـبه جملـۀ صـفتي و «توضـيح » افزودن اطلاعاتي است که برحسب اختلافات فرهنگي ، فني يا زباني بين مخاطـب اصـلي و مخاطب ترجمه ضرورت پيدا مي کند (مختارياردکاني، ١٣٨٦) «بـه ايـن معنـي کـه وقتـي مترجم در ترجمه به واژه اي برميخورد که خاص يک فرهنگ است در انتقال آن به زبـان مقصد بايد معني آن را بيان کند و توضيحي ارائـه دهـد تـا خواننـدة مـتن ترجمـه شـده در درک معني دقيق با چالش مواجه نشود» (صياداني و همکاران ، ١٣٩٦).
موجـود ديگـر آفريـده است » (مطهري، ١٣٥٧) ترجمه : إن لا واقع لشرور في العالم کي يقال : من خلق الشرور؟ (يوسفيغروي، بيتا) جملۀ فارسي به اين شکل است : «آن چيز را خدا نيافريده ، موجود ديگـر آفريـده »، امـا مترجم ، منظور متن اصلي را تغيير داده و دو جمله را تبديل به يک جمله کـرده و خداونـد را حذف کرده و به اين شکل ترجمه کرده است : «من خلق الشرور؟» عنوان کتاب «خدمات متقابل اسلام و ايران » بـه صـورت «الإسـلام و إيـران » ترجمـه شده است .