چکیده:
نهضت مشروطه، یکی از حساسترین وقایع تاریخی ملت ایران است که طی آن، شالوده حکومت استبدادی شاهان قاجار برچیده و حکومت مشروطه، پایهگذاری شد. روحانیت عصر مشروطه، به عنوان یکی از ارکان اصلی این نهضت، نقشی بیبدیل و اساسی را در رهبری مردم و به ثمر رساندن مشروطه داشت؛ اما یکی از واقعیاتی که در طول تاریخ نهضت مشروطه خصوصاً پس از تصویب قانون اساسی و تشکیل مجلس شورای ملی، خودنمایی کرده و به عنوان یکی از نقاط ضعف مشروطه شناخته میشود، اختلاف میان علمای طرفدار مشروطه از یک سو و علمای مخالف مشروطه از سوی دیگر است. این اختلاف تا بدانجا پیش رفت که در میان طرفداران مشروطه، مرجع تقلیدی مانند آخوند خراسانی، مخالفت با مشروطه را به مثابه محاربه با امام زمان (عج) دانست. از طرف دیگر شیخ فضلالله نوری به عنوان سرآمد مخالفان مشروطه، حامیان مشروطه را مرتد نامید. در خصوص اختلاف میان آخوند خراسانی و شیخ فضلالله نوری به عنوان برجستهترین عالمان موافق و مخالف مشروطه، اظهارنظرهای گوناگون و متضادی صورت گرفته که برخی این اختلاف را در حد اغراض شخصی فروکاستهاند؛ اما این تحقیق در صدد است تا با استناد به بیانیهها و مکتوبات باقیمانده از آخوند خراسانی و شیخ فضلالله نوری نشان دهد که طرفداری یا مخالفت هر یک از این بزرگان، تنها بر اثر اختلاف آنان در موضوعشناسی متفاوت در مسئلهی مستحدثهی «مشروطه»، «قانون» و «آزادی» بوده و این چیزی نیست جز همان رویهی اجتهادی فقهای شیعه که در طول تاریخ فقه شیعه، در مواجهه با یک مسئلهی مستحدثه، به آن عمل میکردهاند.
The Constitutional Movement is one of the most sensitive historical events of the Iranian nation, during which the foundation of authoritarian rule of the Qajar kings was dismantled and the Constitutional Government was stablished. But one of the facts that has shown itself throughout the history of the Constitutional Movement, is the difference between pro-Constitutional scholars on the one hand and anti-Constitutional scholars on the other. This difference went so far that among the supporters of the Constitution, Akhund Khorasani considered the opposition to the Constitution as a war against the Imam Mahdi (A.J.). On the other hand, Sheikh Fazlullah Nouri, as the leader of the opposition to the Constitution, called the supporters of the Constitution apostates. This study seeks to show, based on the surviving statements and writings of Akhund Khorasani and Sheikh Fazlullah Nouri, that the support or opposition of each of these great men refers only to their differences in thematics on the issue of the "Constitution", "Law" and "Freedom".