چکیده:
رابطه عقل و دین، موضوعی بحثبرانگیز در عرصه همه ادیان بوده و نتایج آن نهتنها در حوزه اندیشه بلکه در ساحت حیات جمعی بشر نیز خطیر بوده است. در این مقاله، رابطه عقل و دین در نگرش اسلامی موردبحث قرارگرفته است. دو رویکرد عمده در این زمینه، تحت عناوین عقلگرایی حداکثری و عقلگرایی حداقلی (ایمانگرایی)، موردبررسی و نقد قرارگرفتهاند. پس از نقد و بررسی انواع رابطه عقل و دین، رابطه وحدت اندراجی میان عقل و دین موردحمایت قرارگرفته است. در این رابطه، دین ذیل عقل مندرج میشود، بهطوریکه رابطه کل و جزء میان آنها برقرار است. بر این اساس، هر بخشی از دین، بهصورت بالفعل یا بالقوه، عقل پذیر است. بر این نکته استدلال کردهایم که دایره عقل وسیعتر از دین است. در بخش پایانی، الهام بخشیهایی که رویکرد موردپذیرش مقاله (رویکرد اندراجی) برای تربیتدینی در پی دارد مورد بحث و بررسی قرارگرفته است که ازجمله میتوان به رهنمودهایی نظیر تبیین عقلانی آموزههای دینی؛ توجه دادن متربی به حدود عقل؛ رواشمردن تعلیقهای معرفتی و عملی موقت؛ تقویت فضای گفتگو و پرسشگری اشاره کرد.
The relationship between religion and rationality has been a controversial issue. Its implications are not limited to the realm of ideas but have extended to the social and political aspects. In this article, the relation between religion and reason has been examined inspired by the Islamic views. Two approaches have been considered: maximal rationalism and minimal rationalism (fideism). These two extreme views have been criticized for paving the path for examining religion, rationality, and relationships. This article consists of a subsumptive unity in which religion and reason are taken in a whole-part relationship. Accordingly, each part of religion is either in principle or in practice reasonable. We have argued that rationality is more expansive and encompasses religion. Finally, the implications of this view for religious education are explored. These include reasonable explanations of religious teachings, drawing pupils’ attention to the boundaries of reason, tolerating temporary cognitive and practical suspension of judgments, highlighting dialogue, and fostering critical questions.
خلاصه ماشینی:
fedu/١٠٢٢٠٦٧ :DOI وحدت اندراجي عقل و دين و الهام بخشيهاي آن براي تربيت ديني ١ خسرو باقري ٢، نرگس سادات سجاديه ٣، محمد خداياري فرد٤، آزاد محمدي ٥، عبدالرحيم گواهي ٦، سعيد اکبري زرادخانه 7 تاريخ دريافت : ٩٨/١/٢٨ تاريخ پذيرش : ٩٩/٩/١٦ نوع مقاله : پژوهشي چکيده رابطه عقل و دين ، موضوعي بحث برانگيز در عرصه همه اديان بوده و نتايج آن نه تنها در حوزه انديشه بلکه در ساحت حيات جمعي بشر نيز خطير بوده است .
در بخش پاياني ، الهام بخشي هايي که رويکرد موردپذيرش مقاله (رويکرد اندراجي ) براي تربيت ديني در پي دارد مورد بحث و بررسي قرارگرفته است که ازجمله مي توان به رهنمودهايي نظير تبيين عقلاني آموزه هاي ديني ؛ توجه دادن متربي به حدود عقل ؛ رواشمردن تعليق هاي معرفتي و عملي موقت ؛ تقويت فضاي گفتگو و پرسش گري اشاره کرد.
براي نمونه در دنياي مسيحيت آکوئيناس ، ازجمله نخستين افرادي بود که تلاش کرد ميان دين و عقل سازواري ايجاد کند (١٩٩٣ ,Gilson) همچنين در دنياي اسلام ، انديشمنداني چون ابن رشد با محور قرار دادن اين مسئله ، در آثار مستقلي ١ به تحليل آن پرداخته اند.
آيا انسان ها، آن گونه که درواقع و جريان عملي زندگي خود قرار دارند، ميتوانند پذيرش باورهاي ديني را تا زماني که وارسي و اثبات همه آن ها به نتيجه نهايي برسد به تأخير بيندازند؟ با وجود محدوديت هاي واقعي که انسان ها را احاطه کرده اند، عقل گرايان حداکثري بر اين نکته اصرار دارند که درهرحال بايد به ضابطه عينيت و اثبات قطعي برسيم تا بتوانيم از باور قابل قبول سخن بگوييم ؛ ١.