خلاصه ماشینی:
"اهمیت این دو مفهوم در به دست دادن ابزار و چارچوبی مفهومی است که محققان علوم اجتماعی و به ویژه جامعهشناسان،به کمک آن تجلیات عینی و بیرونی فرهنگ را،در گرایشها و به خصوص رفتار افراد به صورت انفرادی و نیز گروهی،مورد مطالعهء تجربی قرار میدهند و فارغ از پیچیدگیهای مفهومی واژهء«فرهنگ»، آنها را به عنوان ابزارهایی مورداستفاده قرار میدهند.
با این حال، مفهوم سبک زندگی با توجه به ملاحظهء همزمان نقش عاملیت و انتخاب فردی و نیز ساختن هویت اجتماعی فرایند یکسویه و منحصرا وابسته به نهادهای اجتماعی و عوامل ساختی نیست محیط مسلط و محاط ساختی بر فرد، چارچوب مفهومی مناسبی را در موضوع سبک زندگی و تغییرات الگوهای رفتاری،به خصوص در حوزهء جامعهشناسی فرهنگ جوان که پیشگامان مصرفی استفاده از سبک و الگوهای جدید مصرفی هستند،به دست میدهد.
یوهانسون و میگل21محققان سوئدی که شاید جوامعترین و جاذبترین بررسی تجربی سبکهای زندگی را بتوان در اثر آنها یافت،با اشاره به اینکه هستهء سبک زندگی در مفهوم هویت فردی قابل شناسایی است و از اینرو تنها وابسته به جایگاه طبقاتی افراد نیست،مفهوم هویت را به اجزای فردی،اجتماعی و فرهنگی تفکیک میکنند و هویت فرهنگی را مهمترین عامل در ساختن سبکهای زندگی افراد میبینند.
در حقیقت،اگر قرار باشد مفهوم سبک زندگی واجد اهمیت جامعهشناختی شود،لازم است آن را از طریق تحلیل معانی خاصی که عاملان زندگی اجتماعی میسازند و نیز نحوهء ارتباط آنها با فرهنگ مسلط در زمینههای خاص،مورد خطاب قرار داد(مایلز، 2000:27)."