خلاصه ماشینی:
"نظریهپردازان کارکرد گرا با عنایت به اصل شایسته سالاری، عقیده دارند که آموزش و پرورش از طریق آموزش و تربیت افراد و به استناد توانایی و لیاقت آنها،مبنا و پایهء منطقی تخصیص فرصتها و امکانات اجتماعی-اقتصادی به اعضای جامعه را فراهم میکند و از این طریق موجب مشروعیت نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی و در نتیجه تثبیت نظم اجتماعی میشود.
گروهی از نظریهپردازان دیدگاه تضاد با عنایت به تحلیل کارل مارکس1و ماکس وبر2در باب نابرابریهای اجتماعی،رویکردهای جدیدی برای تبیین رابطهء نابرابری اجتماعی-اقتصادی و نهاد آموزش و پرورش مطرح کردهاند که ماحصل آن نظریهء باز تولید اجتماعی3و بازتولید فرهنگی4است.
در ادبیات جامعهشناسی آموزش و پرورش بررسی سازوکار دستیابی به آموزش عالی،بهعنوان مهمترین مرحلهء تحصیلی و پیش شرط اساسی ارتقای اجتماعی،زمینهء پژوهشی مهمی را ایجاد کرده است که مروری برچند پژوهش انجام شده در این زمینه، میتواند ارزیابی واقع بینانهای از نظریهء بازتولید اجتماعی به دست دهد.
در ارتباط با ارزیابی تجربی نظریهء بازتولید فرهنگی نیز تحقیقات متعددی در حوزهء جامعهشناسی آموزش و پرورش انجام شده است و بخشی از این تحقیقات به بررسی نقش سرمایهء فرهنگی در موفقیتهای تحصیلی در سطوح گوناگون پرداختهاند.
در کنار نظریهء انتخاب عقلانی که با تأکید بر کنشهای فردی و فردگرایی،روششناختی نارساییها ینظریههای بازتولیدی را خاطرنشان ساخته است،گروهی از نظریهپردازان و بهطور خاص جیمز کلمن،با طرح کلید واژهء سرمایهء اجتماعی،تبیین سازوکار موفقیت تحصیلی و رابطهء آن را با موفقیتها اجتماعی،اقتصادی، در پرتو میزان برخورداری افراد و گروهها از سرمایهء اجتماعی مورد نظر قرار دادهاند."