خلاصه ماشینی:
"هدف این مقاله ارائۀدرک بهتری از مسائل تازهای است که در عرصۀمشارکت در ادبیات توسعه پدید آمده و تعیینچارچوبی دقیق برای تشریح مفهوم مشارکت درتوسعۀ روستایی و فراهم آوردن امکان کاربردآن در طرحهای توسعۀ فراگیر است.
از آنجا که پروژههای توسعۀ روستاییروزبهروز در قالبهای یکپارچهتری طراحیمیشوند و تلاش برای بهبود کیفیت زندگیبخشهای فقیرتر جمعیت افزایش مییابد،نیاز بیشتری به ارزیابی چگونگی شریکشدن مردم در این مزایا و منافع وجود دارد.
ارزیابی از آنجا که مطالب مکتوب اندکی درخصوص«مشارکت در ارزیابی»وجود دارد یابهندرت چیزی به نام مشارکت در ارزیابیصورت گرفته است،تجسم اینکه چگونهمیتوان این نوع مشارکت را مورد ارزیابی و(به تصویر صفحه مراجعه شود)سنجش قرار داد،دشوار است.
آیا ابتکار عمل از طرف مردمعادی است یا مرکز ملی؟این نیز باید روشنشود که آیا محرک مشارکت خود مردم هستندیا رهبران محلی،کارکنان پروژه،مقاماتمحلی یا ملی یا کارکنان خارجی؟معمولا باپیشرفت پروژۀ متوجه تعداد فزایندهای از ابتکارعملهایی میشویم که منشأ آنها مردم عادیهستند؛هرچندکه عکس این قضیه نیز ممکناست دیده شود.
مشخص کردن این مسأله نیز مهم است که:آیا آییننامه پروژه،مشارکت در یک فعالیترا پیش شرط مشارکت در فعالیتهای دیگرقرار میدهد یا خیر؟مثلا شاید لازم باشد کهیک کشاورز در انجمن تعاونی پروژه عضویتداشته باشد تا پس از آن،خود یا دیگر اعضایخانوادهاش بتوانند در کلاسهای سوادآموزیبزرگسالان شرکت کنند.
فوریت دستیابی به مزایا و منافع:کشاورزان،از میان دو پروژۀ احداث یک پلکه به آنها در رساندن محصولات خود به بازارکمک خواهد کرد و پروژۀ احیای جنگلها،به احتمال زیاد مشارکت در پروژۀ نخست راانتخاب خواهند کرد؛زیرا در پروژۀ دوم بایدمدت بیشتری برای بهرهمند شدن از مزایا ومنافع صبر کنند."