چکیده:
در دعاوی مدنی، برخلاف جرائم کیفری، دادرس به موجب اصل بیطرفی، حق ندارد که مستقیماً به جمعآوری دلیل اثبات مدعا به نفع یکی از طرفین دعوا اقدام کرده که از آن با نام قاعده منع تحصیل دلیل نام میبرند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی به بحث در مورد کاربرد قاعده مذکور در دعاوی زوجین که نوع خاصی از دعاوی مدنی میباشد، پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که در مواردی که جرم در دعاوی بین زوجین حادث شده، میتوان به موجب قانون آئین دادرسی کیفری، نسبت به تحقیقات اقدام کرد. تحقیقات محلی به موجب ق.آ.د.م در اختیار قاضی قرار دارد و میتواند به استناد آن، که علم خود را متأثر کرده، حکم صادر کند. در مواردی نیز ضمن مصاحبههای دوطرفه، با حفظ اصل بیطرفی نسبت به اقرار حقیقت از زبان زوجین اقدام شده و به صورت کلی میتوان نتیجه گرفت که قاعده منع تحصیل دلیل، قاعدهای کاملاً مطلق نبوده و در چارچوب اصل بیطرفی میتوان اقداماتی در جهت تحصیل دلیل انجام داد که در دعاوی زوجین به نسبت دیگر دعاوی مدنی، انعطاف تعدیل این قاعده بیشتر است.
In civil litigation, unlike criminal offenses, the judge, according to the principle of impartiality, has no right to directly collect the evidence of the claim in favor of one of the litigants, which is called the prohibition rule. This research uses analytical-descriptive method to discuss the application of this rule in litigation of couples, which is a special type of civil litigation. In this research, the aim is to investigate the application of the rule of prohibition of reason in family lawsuits. It was concluded that in cases where the crime occurred in litigation between spouses, it is possible to conduct an investigation in accordance with the Code of Criminal Procedure. The local investigation is under the jurisdiction of the judge, according to which he can issue a verdict based on which he has influenced his knowledge. In some cases, in addition to two-way interviews, the principle of neutrality is used to acknowledge the truth in the language of the couple, and in general, it can be concluded that the rule prohibiting the study of evidence is not a completely absolute rule and within the framework of the principle On the other hand, measures can be taken to obtain evidence that couples' litigation is more flexible than other civil litigation.
خلاصه ماشینی:
م ٢ نيز منعکس گرديده است ، و برخاسته از اصل بيطرفي در دادرسي ميباشد، قضات در دعاوي حقوقي حق ندارند که مستقيما به جمع آوري ادله اثبات روي آورند، بلکه اين وظيفه طرفين دعوا است که عليه طرف ديگر ادله ارائه کرده و قاضي ميتواند صحت آن را بررسي کرده و بر اين اساس حکم صادر نمايد.
م اين قاعده نيازمند تعديل است و قاضي ميتواند تحت شرايطي که بيطرفي آن زير سؤال نرود، نسبت به جمع ادله اثبات نمايد که مهم ترين ابزار آن ، تحقيقات محلي به موجب مواردي از آن قانون ميباشد.
٣- سوال پژوهش شرايط تحصيل دليل در دعاوي خانواده بايد به چه صورت باشد تا به اصل بيطرفي قاضي آسيب نرسد؟ ٤- فرضيه پژوهش به نظر ميرسد که تحت شرايطي خاص که قاعده منع تحصيل دليل ، تعديل يافته است ، ميتوان در دعاوي خانواده از آن بهره جست و نسبت به اجراي عدالت واقعي در اين باره اقدام کرد.
چنين عنوان گرديد که تلاش قاضي با هدف تحصيل دليل به نفع يکي از طرفين دعاوي مدني، نقض اصل بيطرفي محسوب ميشود و تنها ادله ارائه شده توسط طرفين دعوا ميبايست مورد بررسي قرار گيرد.
-9 بررسي چند مثال حقوقي -1-9 اختيارات کلي دادرسي در دعاوي خانواده تا اينجا چنين بيان شد که قاعده منع تحصيل دليل در دعاوي مدني که دعاوي خانواده نيز بخشي از آن ميباشد، کاملا مطلق نبوده و دادرس مختار است که در چارچوب اصل بيطرفي نسبت به جمع آوري برخي دلايل اقدام نمايد.