چکیده:
حکومت هخامنشیان حکومتی بود که از حدود سال 700 قبل از میلاد در جنوب غربی ایران تأسیس شد. حکومت هخامنشیان بعد از مادها دومین حکومت ایرانی بود که تشکیل شد. اما امپراتور هخامنشیان فراتر از مرزهای ایران رفت و حدود سه چهارم جهان را تسخیر کرد. حکومت هخامنشیان حکومت قبیلهای بود که بر اساس ویژگیها، خصلتها و اصالتهای طوایف پارسی تأسیس شد. حسبهایی که حدود 370 سال باعث دوام حکومت آنها شد. ابن خلدون با استفاده از این ویژگی، نظریه عصبیت را در بوجود آمدن حکومتها مطرح کرد. در این تحقیق با استفاده از نظریه عصبیت ابنخلدون، به چگونگی تشکیل، دوام استحکام جامعه و زوال حکومت هخامنشیان با توجه به عصبیت هخامنشیان پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
او با طرح نظريه جامعه شناسي عصبيت تاريخ با توجه به وضعيت حاکم بر حکومت ها که بيشتر آنها از قبايل برخاسته اند، به نمونه هاي روشن و محسوسي از اهميت اين ويژگي در قبايل پرداخته که چگونه باعث نظم گروهي و رشد دهنده خصايص نيکوي قبيله اي شده است .
او ميگويد: «درباره اينکه رياست همواره به گروهي فرمانروا از خدايان عصبيت اختصاص دارد، بايد دانست که هر تيره اي از قبايل هر چند از لحاظ خاندان عموميخويش از يک گروه و جمعيت باشد باز هم در ميان ايشان عصبيت هاي ديگري در خاندان هاي خاص وجود دارد که پيوند و وابستگي آنان نسبت به خاندان و نسب عموميمستحکم تر و نزديکتر است ، مانند يک عشيره يا اعضاي يک خانواده يا برادراني از يک پدر، نه پسر عموهاي نزديک يا دور(ابن خلدون ، ٢٤٨:١٣٦٦).
و گاهي برخي خانواده ها در آغاز امر داراي عصبيت و خصال بزرگي و شرافت اند ولي بعدها چنان که ياد کرديم در نتيجه شهر نشيني اين خصال را از دست ميدهند و با جمعيت ديگر در ميآميزند، ولي در نهاد اعضاي آن خاندان همچنان وسوسه ها و خيالات پوچ آن حسب باقي ميماند و به بهانه ي آن خويش را خانواده هاي شريف ميشمرند که داراي گروه ها و عشيره ها هستند، در صورتي که به هيچ رو واجد خصوصيتي نميباشند زيرا شرط اساسي آن عصبيت است که به کلي از ميان رفته است (ابن خلدون ،٢٥٥:١٣٦٦ ).