چکیده:
حقّ ارتفاق به معنای مشروعیّت تصرّف مالک زمینی در ملک دیگری است تا با این تصرّف از ملک غیرمنقول خود، بهتر استفاده نماید. چنین موضوعی با این ویژگیها در منابع فقهی متقدّم و حتّی متاخّر امامیّه، مطرح و مورد بررسی، قرار نگرفته است. حقّ ارتفاق به این معنا، از حقوق مدنی کشورهای دیگر به منابع حقوقی و سپس کم و بیش در مطالعات فقهی، راه یافته است. البته حقوقی مانند حقّ انتفاع، حقّ اختصاص و همچنین، حریم شباهتهای با حقّ ارتفاق در استفادهی مالک زمین از غیرملک خودش، دارند ولی تفاوتهای مهمی هم با ارتفاق دارند و نمیشود بررسی آنها را در فقه، پیشینهی ادبیات حقّ ارتفاق شمرد و به همین خاطر، از مشروعیّت مسلّم آنها نیز پل زدن به این مسئله، براساس قواعد فقه امامیّه غیرروشمند خواهد بود. مهمترین، محور در این مسئله، بررسی مشروعیّت آن براساس رویکرد فقه امامیه است که با استفاده از عمومات دالّ بر حسن معاشرت با همسایهها، استحباب تعاون بر کارهای خیر و سیره عقلا، میتوان آن را اثبات کرد. علاوه براین، چون حقّ ارتفاق به تنوع اسباب پیدایی خود، متنوع میگردد به تناسب مشروعیّت همین اسباب که در شکلگیری آن، موثر است، نیز میتوان استدلال کرد؛ یعنی با تمسک به عمومات ابواب معاملات، مشروعیّت انشاء حقّ ارتفاق در قالب عقود و یا ایقاعات، اثبات می شود.
Right of easement stands for legitimate dispossession of a land owner in another property so that the owner can better use his immovable property as a result of such dispossession. This issue with such features has not been raised and examined in old jurisprudent sources and even in modern Imamiyya sources. Right of easement with the same meaning has found entry from civil law of other countries into legal sources and more or less into jurisprudent studies. Of course, rights such as right of profiting and right of allocation and the like have similarities with right of easement when land owner using other property but there are also important differences study of which in jurisprudence cannot be reckoned as literature background of right of easement and that is why it is unsystematic from their inalienable legitimacy to bridge to this issue based on Imamiyya jurisprudence. The most important topic is to study its legitimacy in accordance with approach adopted by Imamiyya jurisprudence by using generals proving good behavior with neighbors and recommended cooperation for good deeds and manners of the wise. Besides, since right of easement is diverse as to its various tools, reasoning can be made proportionate to the same tools that affect its formation; that is, legitimate composition of right of easement in the frame of mutual and unilateral contracts can be demonstrated by turning to generals of channels of transactions.
خلاصه ماشینی:
البته اين مهم تا کنون بر همان روال که انتظار ميرود خوشبختانه استمرار و تداوم داشته و فقه اهل بيت عليهم السلام نيز به برکت اتصال به يگانه منبع زلال و لايزال وحي، همواره روشنگر و پاسخ گو بوده است و بر همين باور، نوشتار پيش رو، تلاش ميکند از ميان مسائل نسبتا جديد «حق ارتفاق ، مشروعيت و اسباب آن را از منظر فقه اماميه »، بررسي نمايد.
با توجه به اين نکات ميتوان استفاده کرد که در آيه شريفه انواع همکاري با همسايه ها سفارش شده است و طبيعي است حق ارتفاق در درجه ي نخست چنان که از عنوانش پيدا است نوعي همکاري است که صاحب ملک بخشي از منافع ملک خويش را در اختيار همسايه قرار ميدهد؛ مثلا، براي رفت و آمد، استفاده از زمينش جهت عبور آب به مزرعه و باغ و خانه مسکوني و مانند اين ها و البته راه براي اين که آن را در قالب عقودي معين چون صلح و يا اعمال حقوقي ديگر مانند ارث و وصيت واگذار نمايد، هم باز است .
در هرحال ، اين روايت اگرچه به طور مستقيم ، دلالتي نسبت به حق ارتفاق ندارد اما به دلالت التزامي بيان گر اين است که مشروعيت حق مجري که از جمله ي حقوق ارتفاق است ، در عصر شارع مسلم بوده است ؛ يعني در زمان حيات شريف و پربرکت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله استفاده مالکان زمين کشاورزي از زمين هاي ديگران براي جريان و عبور آب براي آبياري، هم معمول بوده و هم مورد تأييد شرع ، زيرا، آن مرد انصاري که با زبير اختلاف داشت زمينش در موقعيت دورتر از منبع آب قرار داشت و انتقال آب به طور طبيعي از زمين زبير، ميگذشت .