چکیده:
تحول در حوزه های علمیه، عرصه های مختلفی دارد. تحول در شیوه و متد اجتهاد، تحول در شیوه مدیریت حوزه، تحول در شیوه آموزش و ... بی شک مهم ترین عرصه در این زمینه، تحول یا عدم تحول در شیوه اجتهاد است. نظر امام خمینی (ره) در مورد متد و شیوه اجتهاد لزوم حفظ اجتهاد سنتی و جواهری است. از این رو برخی از کسانی که مخالف تحول در شیوه اجتهاد هستند، سخنان حضرت امام را مستندی برای سخنان خود قرار می دهند. در حالی که ایشان از کسانی است که عمیقا اعتقاد به پویایی فقه شیعه دارد و با تحفظ بر اصول اصلی فقاهت شیعی، دست به تکامل عرصه های مختلف فقاهت زده اند. لذا ضروریست با تبیین مشخصات اجتهاد مرسوم و سنتی، عرصه هایی را که تحول در آن ها انحراف و زمینه هایی که تحول در آن ها رشد و پیشرفت محسوب می شود، روشن شود و نیز عملکرد حضرت امام با استناد به آثاری که از ایشان به جای مانده و با توجه به زمینه های اجتماعی ای که موجب شده امام بر اجتهاد جواهری تاکید کند، تبیین شود. لذا در ادامه مشخصات اجتهاد سنتی شیعی بررسی شده و با استناد به عملکرد حضرت امام در فقه و اصول و نیز تبیین برخی شرایط اجتماعی حاکم بر زمانی که حضرت امام، سخن از فقه جواهری زده اند، مقصود ایشان از فقه جواهری روشن می شود. علاوه بر این از سخنان مقام معظم رهبری نیز در تبیین مقصود امام راحل استفاده می کنیم.
خلاصه ماشینی:
سخن اين است که آيا روشي که پيشينيان در اجتهاد داشته اند و تا به امروز ادامه دارد براي اداره جامعه کفايت مي کند؟ يا بايد روشي جديد و طرحي نو در انداخت ؟ اگر روش سنتي حوزه کفايت مي کند، خصوصيات آن روش کدام است ؟ آيا نمي توان با تحفظ بر همان روش سنتي، آن را تکامل بخشيد؟ حضرت امام خميني (ره ) در موارد متعددي، لزوم تحفظ بـر فقـه سـنتي و جـواهري را مطـرح کردند.
آقاي عليدوست بعد از اين که کـاربرد عـرف در شـرع را تقسـيم بـه «کـاربرد اسـتقلالي و غيراسـتقلالي» کـرده ، کـاربرد «غيراستقلالي» را نيز داراي مصاديقي مي داند: - مراجعه به عرف در مفاهيم مفردات و هيأت هاي به کار رفته در دليل - مراجعه به عرف در برداشت از مجموعه دليل يا ادله و امور پيرامون - مراجعه به عرف در تطبيق مفاهيم عرفي بر مصاديق ايشان بعد از تبيين و توضيح اقسام سه گانه کاربرد غيراستقلالي عـرف ، در ذيـل کـاربرد سـوم (تطبيق مفاهيم بر مصاديق ) درباره برخورد علما و فقهاي شيعه با آن ها چنين مي نويسد: بر خلاف کاربرد آلي (غيراستقلالي) اول و دوم که مورد وفاق فقيهان در انديشـه و عمل بود، اين کاربرد براي عرف در هر دو عرصه نظـري و عملـي مـورد اخـتلاف انديشمندان قرار گرفته است .
(حـوزه و روحانيـت ؛ ص ١٣٩٠) همانطور که گذشت اين امر يکي از امور و شاخصه هاي اصلي فقاهت شيعي است و گذشـت که هر کسي از اين اصل تخطي کند موجب از بين رفتن فقه شيعه مي شود نه تحول و تکامل آن .