چکیده:
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوهی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان میدارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده میشود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را میتوان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد.
The literature of any ethnic group reflects the culture of that ethnic group and expresses their attitude towards existence, and in fact, the identity of any society is manifested in its literature. In the literature of different nations and ethnicities, there are different views on the personality of women. By reflecting on the type of attitude of the creator of Masnavi, it is possible to understand the type of fusion of cultures and their influence from each other. The study of the role of women in most of the famous mystical stories and their role-playing and reflection of their different faces during the anecdotes is one of the debates that has always been disputed by scholars and researchers. The results show that Rumi's view of women is a relative It is two-sided. Sometimes woman in her works is a bridge from virtual love to real love and shows the manifestation of the beauty and glory of the Almighty, which truly and correctly expresses her purpose in creating woman. Examining the traits and roles of women in Masnavi stories makes them better known, and their actions and reactions during the stories are correctly identified. Therefore, the author of this dissertation, through descriptive-analytical method and gathering information in a library style, has tried to highlight the prominent aspects of women's personality and traits in Masnavi, such as: soul, love, beauty, marriage, chastity and zeal, motherhood, Fear, superficiality and cunning, which is based on analysis.
خلاصه ماشینی:
آن جا که اسفنديار با حالت خشمگين به مادرش کتايون مي گويد: «چنين گفت با مادر اسفنديار که نيکو زد اين داستان شهريار که پيش زنان راز هرگز مکوي چو گوئي سخن باز يابي به کوي به کاري مکن نيز به فرمان زن که هرگز نبيني زن راي زن » (فردوسي، ١٣٧٤ : ٦١٢٧٢/٤) و يا اين که برخي از شاعران متعصبانه در نکوهش زنان سخن گفته اند: «چه نيکو گفن موبد پيش هوشنگ زنان را آز بيش از شرم و فرهنگ زنان در آفرينش نا تمامند از آن رو خويش کام و زشت نامنند» (اسعد گرگاني،١٣٠:٢٥٣٥) شيخ محمود شبستري هم در تاييد پندار نقص عقل زنان مي گويد: «زنان چو ناقصان عقل و دين اند چرا مردان ره ايشان گزينند» (شبستري،٣٧:١٣٨٢) جامي هم گاهي زن را مورد نکوهش قرار مي دهد: «چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بيخ عمر کن زن چه باشد ناقصي در عقل و دين هيچ ناقص نيست در عالم چنين بر سر خوان عطاي ذو المن نيست کافر نعمتي بدتر زن » (جامي،بي تا:٣٣٠) رهي معيري از شاعران معاصر،در مذمت زن چنين گويد: « زنان چون آتشند از تند خويي زن و آتش ز يک جنسند گويي زنان در مکر و حيلت گونه گونند زيانند و فريبند و فسوند» (رهي معيري،١٢:١٣٨٦) هجويري هم در کتاب کشف المحجوب ،نکته اي درباره زنان مي گويد:«...