چکیده:
کرامت انسانی (حرمت ذاتی) اگرچه به صورت مستقل در فقه مورد بحث قرار نگرفته، ولی در استنباط احکام الهی دخالت داشته است. فقهای امامیه نسبت به این مساله رویکردی متفاوت داشتهاند که این تفاوت، باعث اختلاف در فتاوی شده است؛ برخی از فقها در مباحثی چون غیبت، سبّ و فحش و مواردی از ایندست، کرامت انسانی را مختص مومن دانسته و دیگر انسانها را از این حق بیبهره میدانند. ولی برخی دیگر با نقد این رویکرد و با ارائه دلایلی، قائل به عدم اختصاص شدهاند؛ در این میان عدهای عمومیت این حرمت را مطرح کرده و قائل به کرامت انسان بماهوانسان شدهاند و عدهای نیز این حق را فقط برای انسان مسلمان و مومن به رسمیت شناختهاند. نگارنده در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و پس از بررسی نظریات مختلف، با استناد به متون دینی و حجج شرعیه، اختصاص کرامت انسانی به مومن را مغایر با آموزههای دین مبین اسلام تشخیص داده و همۀ افراد بشر را شایسته تکریم و احترام دانسته است. تنها گروهی که از این موضوع خارج میشوند؛ کسانی هستند که در صدد قتال و محاربه با مسلمانان میباشند و به تعبیر آیۀ «8» سورۀ ممتحنه؛ هر انسانی که با مسلمانی نجنگند و مزاحمت ایجاد نکند و آنها را از شهر و دیارشان بیرون نکند، حرمت و احترام دارد.
خلاصه ماشینی:
گروهی دیگر که اکثریت فقهای معاصر را تشکیل میدهند، این امر را مورد نفی قرار داده و با مراجعه به متون شرعی و ححج مدونه و تحلیل آنها، قائل به عدم اختصاص حرمت ذاتی به انسان مؤمن هستند؛ از جمله آیت الله مکارم شیرازی که در بحث غیبت قائل به تفصیل شده ، میگوید: از محقق اردبیلی و صاحب کفایه عموم تحریم غیبت برای مؤمن و غیر مؤمن ١٨٧ (مسلمان و غیر مسلمان ) حکایت شده ، این که خداوند متعال فرموده است وَ لاَ یغَْتبَْ بعْضُکُم ْ...
آیت الله مکارم شیرازی بعد از ذکر قول محقق و صاحب کفایه به ذکر ادلۀ١قائلین به جواز پرداخته و در ادامه مینویسد: مراد از مخالف چیست ؟ آیا مراد ناصب و معاند ائمه (ع ) است ، یا کسی که فضیلت و برتری ایشان را انکار میکند و یا کسی که مطلقاً این امر را نمیشناسد اگرچه او را دوست داشته باشد هرچند که امامت آنها را نشناسد به ویژه اگر جاهل قاصر باشد نه مقصر؟ اما گروه اول ؛ حرفی نیست در آن چه که ذکر شد و برای غیر آن و اما اگر ادعای عموم شود به گونه ای که این گروه اخیر را نیز شامل شود، در این صورت شمول ادلۀ مذکور بر آن غیر، واضح است ؛ اما عدم شمول آیه به خاطر این است که چون آیه مفهوم ندارد، پس از شمول آن بر غیر مؤمن منع نمیکند و اما روایات ، با این که در بعضی از آنها تصریح به مؤمن شده است و لکن در برخی نیز قید «المسلم » آمده و در برخی کلمه ی «الناس » آمده است .