چکیده:
نویسنده با هدف ترویج اندیشه تقریب میان مذاهب اسلامی به بحث درباره
اجتهاد، ضرورت آن و تفاوت آن با وحی الاهی پرداخته و یادآور شده که، به دلیل ظهور مسائل
نوپیدا و پیشرفت جوامع بشری، اجتهاد ضرورت مییابد و از آنجا که اجتهاد صورتی و وجهی
از وجوه فهم وحی به وسیله انسان است؛ میبایست آنرا، راهی برای نزدیک شدن عملی
مسلمانان دانست نه اینکه وسیلهای برای برخورد و تکفیر و طرد یکدیگر. بدین منظور مباحث
خود را در چهار گزینه سامان بخشیده است: الف ـ ماهیت اجتهاد فقهی و اهمیت آن؛ ب ـ وحی
الاهی و اندیشه بشری (اجتهاد)؛ ج ـ رابطه موجود میان پیروان مذاهب فقهی؛ د ـ اجتهاد فقهی
راهی برای تقریب و نه ابزاری برای برخورد.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده در پایان بخش دوم چنین نتیجه گرفته است حال که اندیشه بشری غیر از اسلام است بلکه صورتی از فهم دین است، آن دسته از اندیشههایی که موافق کتاب و سنت باشد از نظر شرعی پذیرفته میشود در غیر این صورت آن اندیشه از اعتبار تهی خواهد بود و بنابراین اینگونه اندیشههای بشری نباید موجب دوری مسلمانان از یکدیگر شود و عالمان و فقیهان دین میبایست راهی برای همکاری عملی مسلمانان با یکدیگر در مذاهب مختلف پیدا کنند.
دکتر هیتی در چهارمین بخش مقاله خود به راه کار عملی تقریب پرداخته و اجتهاد فقهی را راهی برای تقریب و نه ابزاری برای برخورد عنوان کرده و یادآور شده است اختلاف و تکثر دیدگاهها در مسائل شرعی موجب تجزیه جهان اسلام نشده و نباید از آن نگران شد و در این خصوص میان خلاف و اختلاف تفکیک قائل شده و خلاف را به معنای درگیری و تشنج و کشمکش و اختلاف را تفاوت در برداشتها و آراء و دیدگاهها دانسته است و اولی را امری برگرفته از تعصبات و دومی را امری طبیعی خوانده است و بالاخره به رحمت و گشایش بودن تعدد آراء فقهی اشاره کرده و آنرا مایه مودت و وسعت امت اسلامی برشمرده است و برای عینیت بخشیدن به آن چند اصل و ضابطه را توصیف کرده است: 1."