چکیده:
هرچند تصور زیست مجازی بدون زیست حقیقی امری غیرممکن میباشد، لکن وجود موازی و همزمان این دو ،موجبی برای بروز پدیدهای به نام حضور از زیست حقیقی به زیست مجازی شده است. پدیدهای که بنا به شرایط خاص و تفاوتهای ماهوی این دو زیست، قابلتحلیل در جرمشناسی بزه دیده شناختی است. مهمترین عنصر در تحلیل مقاله حاضر تفاوتهای ماهوی این دو نوع از زیست، از نظر ناشناختگی افراد و به تبع آن رنگ باختگی مفهوم اعتماد در زیست مجازی است که به دلیل عدم توجه از سوی شهروندان در زمان حضور در زیست مجازی موجبات زمینهسازی جرائم را به دنبال دارد. با در نظر گرفتن این مهم در شرایط امروزی زیست حقیقی و بنا بر آثار و تبعات گستردهای که در این نوع از حضور در زیست مجازی به وجود میآید، بایستی قائل به بازتعریف وظایف و مسئولیتهای جدید برای شهروندان و حکمرانان در تأمین امنیت شهروندان گردید. وظایفی که در شرایط کنونی گاه بهصورت غیررسمی از سوی حکمرانان مدنظر قرار میگیرد. لکن اهمیت تأمین امنیت شهروندان و وظیفه حکمرانان در پیشگیری از جرم، کاهش و جبران خسارت احتمالی به شهروندان مهمترین دلایل برای رسمیت بخشیدن و هنجارمند نمودن چنین موضوعی می باشد.
Though thinking of virtual life without real life appears impossible, the parallel and contemporaneous existence of virtual life along with real life has created a phenamenon called departing from the real life to the virtual one. A phenomenon that can be analyzed in the era of victimology by taking into account specific conditions and substantive differences between these two types of lives.
The essential element in analyzing the present study is the substantntive differences between these lives regarding annonymity of the people and subsequently lack of trust in virtual life that has caused different crimes since people donchr('39')t care about much when active in virtual life. Hence, considering real life contemporary conditions and widespread consequences of presence in virtual life, new duties and responsibilities should be redifined for people on the one hand and goverment on the other hand so as to ensure safety. Of course, some goverment officials consider such duties informally. However, the importance of ensuring safety and government duty to prevent crimes, reducing and compensating possible restitution threatening peoplechr('39')s life are among the most important reasons to recognize and normalize such a topic.
خلاصه ماشینی:
مهم ترين عنصر در تحليل مقالۀ حاضر تفاوت هاي ماهوي اين دو نوع از زيست ، از نظر ناشناختگي افراد و به تبع آن رنگ باختگي مفهوم اعتماد در زيست مجازي است که به دليل عدم توجه از سوي شهروندان در زمان حضور در زيست مجازي موجبات زمينه سازي جرايم را به دنبال دارد.
شرايط ايجادشدٔە ناشي از ناشناختگي، اين سؤالات را به وجود آورده است که با توجه به مفهوم ناشناختگي ، چه مؤلفه و ويژگي از زيست مجازي ميتواند واجد اثر در بزه ديده شدن افراد باشدɦ در اين صورت چه اقداماتي از سوي افراد قابل انتظار است ɦ مسئولين و تصميم گيرندگان سياست جنايي با توجه به وظيفه اي که در راستاي برقراري امنيت افراد و پيشگيري از ارتکاب جرم دارند، به واسطۀ نوع جديد از زندگي و گذار از جامعۀ مبتي بر اعتماد به زيست بر اساس ناشناختگي ، چه اقداماتي را ميبايست انجام دهندɦ بر اين اساس ابتدا مفهوم و ويژگيهاي زيست مجازي که قابليت تحليل جرم شناختي را دارد بيان ميشود.
در زيست حقيقي ما با شرايطي روبه رو هستيم که هويت هر فرد جنبۀ انتسابي دارد و مکان نقش کليدي در خلق هويت اجتماعي هر فرد دارد و افراد به واسطۀ زندگي در محيط هاي اجتماعي محدود، هويت اجتماعي آنان در ارتباط با اطرافيان شکل ميگيرد، لکن در زيست مجازي به واسطۀ وجود ويژگي بيمکاني حقيقي، مفهوم هويت نيز دچار تغيير شده است که همين عامل موجي تقويت ناشناختگي و تغيير اصل اعتماد ميگردد.