چکیده:
باستان شناسی شهری، به اقلیت های دینی و نقش آن ها در بافت تاریخی و اجتماعی شهرها توجه خاص دارد. بررسی نحوه زندگی، معماری شاخص و چگونگی تعامل اقلیت های مذهبی در بافت شهری از موارد مهم و موردتوجه این شاخه باستان شناسی است. خیابان های «سی تیر» و «میرزاکوچک خان» تهران محدوده موردنظر در این تحقیق به شمار می روند. وجود «کلیسای مریم مقدس» متعلق به مسیحیان ارمنی، «کلیسای پطرس» متعلق به مسیحیان فرقه پروتستان، «کنیسه حیم» متعلق به یهودیان و آدریان (آتشکده) زرتشتیان که از اواخر دوره حکومت «ناصرالدین شاه» تا اواخر پهلوی اول در این محدوده ایجاد شده اند، بافت شهری متمایزی را نسبت به دیگر نقاط شهر به وجود آورده است. برهمین اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: نحوه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بافت شهر تهران در دوره قاجاریه و پهلوی اول نسبت به بناهای مذهبی اقلیت های دینی چگونه بوده است؟ آیا معماری مذهبی اقلیت های دینی مختلف در این دوره به یک میزان در بافت شهری تهران تاثیرگذار بوده اند؟ روش پژوهش در این گفتار از نوع پژوهش های بنیادی است. داده های پژوهش به شیوه مطالعه میدانی و تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی ارایه شده است. پژوهش حاضر از منظر باستان شناختی، معماری، میزان رویت پذیری و نحوه تعامل این آثار را در بافت تاریخی شهر تهران بررسی خواهد کرد تا جایگاه این اقلیت ها در ساختارهای اجتماعی حاکم بر شهر آشکار شود. همچنین با مقایسه این آثار، سهم و میزان تاثیر و تاثر هر یک از ادیان را در بافت شهر تهران مشخص خواهد کرد. بررسی به عمل آمده حاکی از آن است که اقلیت های مذکور با تغییر در نوع نگرش به معماری مذهبی نسبت به دوران پیش از مشروطه، بناهای متمایزی را درون بافت شهری به وجود آورده اند. در این میان ارامنه باتوجه به داشتن پیشینه غنی در معماری، بیشترین بهره را از شرایط اجتماعی-سیاسی بعد از مشروطه کسب کرده و تاثیر بسزایی در بافت شهری تهران ایجاد کرده اند.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ پیشرو برای شناخت و درک مناسب از شرایط اجتماعی و سیاسی اقلیتهای مذهبی در دورۀ قاجاریه و پهلوی اول به بررسی نحوۀ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اماکن مذهبی آنها و نحوۀ تعامل و رؤیتپذیری آنها در بافت تاریخی شهر تهران (محدودۀ خیابان سیتیر) خواهد پرداخت.
این پژوهش در بُعد نظری، با در نظرگرفتن این نکته که باستانشناسی دانشی میانرشته است، با تلفیق دیدگاه باستانشناسانه به معماری از آن منظر که اثر معماری، تفکر معمار و گرایش ذهنی او و شرایط اجتماعی زمانه را در طراحی و ساخت بناها و فضاهای شهری بازتاب میدهد، از یک سو؛ و از دیگر سوی، استفاده از مفهوم «رؤیتپذیری» و بهویژه رؤیتپذیری دینی در فضای عمومی که از دیدگاه جامعهشناسان، نشانگر تلاش پیروان مذاهب در نشاندادن هویت دینی (مانند: اجرای مناسک مذهبی، پوشش، سبک معماری مذهبی و سایر موارد) است، رویکرد جدیدی را در شناخت و تحلیل فضاهای شهر تهران ارائه کرده است.
این نام تأملبرانگیز بهدلیل وجود چهار بنای مذهبی از اقلیتهای مسیحی ارمنی، مسیحیان پروتستان، کلیمی و زرتشتی است که با روند رشد و توسعۀ شهر تهران در اواخر دورۀ قاجار و پهلوی اول در محدودۀ غربی محلۀ دولت ایجاد شدهاند.
براساس مطالب ذکرشده، کنسیۀ حیّم، نخستین بنای مذهبی یهودیان در خارج از محلۀ یهودینشین تهران است که باوجود کتیبۀ عنوان روی در ورودی و نمایی آشکار در بافت شهری، برخلاف کنیسههای پیشین، نهتنها تمایلی به پنهانشدن ندارد، بلکه با قراردادن بنا برروی صفّه به جهت ارتفاع دادن و رؤیتپذیری بیشتر و ابعاد بزرگتر، متمایزترین کنیسه نسبت به کنیسههای پیشین بوده است.