چکیده:
هنر نمایشنامه، رهآورد زندگی اجتماعی انسان، بیش از دیگر انواع هنر در ارتباط با انسان اجتماعی است و بر همین اساس میتوان گرهخوردگی آن را با مدنیت جدید بیش از دیگر مولفهها مورد تاکید قرار داد. نمایشنامه، در دوره جدید، چه به عنوان یک متن و چه به عنوان مجموعه روایتی که به وسیله بازیگران در صحنه اجرا میگردد، یکی از موضوعات مهم برای مباحث نقد است؛ تا جایی که کتب نقدی و تاریخی این نوع از هنر، گسترهای به وسعت قدیمیترین انواع هنر را به خود اختصاص داده است. از جمله جدیدترین آثار از این دست کتاب "نشاة المسرح فی المشرق» هست که نویسندهاش، پیدایش و سیر دگردیسی این هنر را در مشرق زمین و با تمرکز بر لبنان و سوریه، ترکیه و ایران مورد بررسی قرار داده است. این مقاله بر آن است تا با اتخاذ شیوة توصیفی، خوانشی نقدگونه از آن را ارائه دهد. نتایج به دست آمده، نشان میدهد که گرچه وجه نقدی کتاب مورد نظر اندک است، اما نویسنده توانسته است با استفاده از شیوهای دقیق در بررسی سیر تحول و با بهرهمندی از اسناد و منابع موثق اثرش را به عنوان یک کتاب تاریخی-تحلیلی معرفی نماید.
The art of play is the result of human social life, more than any other type of art in relation to social man, and accordingly, its connection with the new civilization can be emphasized more than other components. In the new era, the play is one of the most important topics for critical discussions, whether as a text or as a collection of narratives performed by actors on stage to the extent that the critical and historical books of this type of art have a wide range of the oldest types of art. One of the most recent works of this kind is Nashat 'al-Masrah fi al-Mashreq, (The Emergence of Theater in the East), whose author has studied the origin and evolution of this art in the Orient, focusing on Lebanon and Syria, Turkey and Iran. The article intends to provide a critical reading of it by adopting a descriptive method, and the results show that although the value of the book in question is small, the author has been able to use accurate methods in reviewing the evolution of the work as a historical-analytical book by using reliable documents and sources.
خلاصه ماشینی:
از جمله جدیدترین آثار از این دست کتـاب "نشأة المسرح فی المشرق » هسـت کـه نویسـنده اش ، پیـدایش و سـیر دگردیسـی ایـن هنـر را در مشرق زمین و با تمرکز بر لبنان و سوریه ، ترکیه و ایران مورد بررسی قـرار داده اسـت .
از مطالب بسیار مهم و مشترک در راستای شکل گیـری فضـاهای اجـرای تئـاتر، نقـش و حضور متغیرهای خارجی و به ویژه تأثیرگذاری ارامنه در مناطق یـاد شـده اسـت کـه بارهـا مورد تأکید نویسنده قرار گرفته است ، عـلاوه بـر ایـن ، حمایـت دولتمـردان و بازرگانـان در این زمینه نیز قابل مشاهده است .
نویسـنده در فصـل دوم از جلـد دوم ، "تحـدیات المسـرح عرضـا" بـه طـور مبسوط ، عناصر یاد شده را در منطقه شام ، ایـران و ترکیـه مـورد بررسـی قـرار داده اسـت و ضمن توجه به سیر تاریخی، جنبه های نقدی و تطبیقی را نیز فـراهم مـیآورد و از همـین رو میتوان کتاب حاضر را یک تاریخ علمی در حوزه نمایشنامه مناطق یاد شـده دانسـت .
نکته قابل تأمل در پردازش موضوعات کتاب ، اتخاذ شیوه تطبیقی است ، به نظر مـیرسـد جهان مشرق زمین ، گرچه در مقایسه با غرب ، جهانی یکپارچه و از یک سـنخ اسـت ، امـا در داخل شرق ، به خاطر تعدد شرایط اقلیمی و فرهنگی ما با رویکردها و گرایش هـای متنـوع و گاه متفاوت از یکدیگر مواجه هستیم ، لذا وقتی هر کـدام از ایـن منـاطق بـا اتفـاق جدیـدی برخورد میکنند با وجود تشابهات رفتاری گـاهی ممکـن اسـت هـر ناحیـه ای رویکردهـای خاص خود را داشته باشد به همین علت ضرورت داشت تـا نویسـنده بـا طـرح و تعریـف کلیاتی در باب ادبیات تطبیقی با استفاده از روش ها و کلیات مکاتب مختلـف آن بـه ارزیـابی تطبیقی نیز میپرداخت .