چکیده:
مشهور فقیهان امامیّه معتقد به شرطیّت توبه پس از اقرار جهت اختیار امام در اجرای حدّ یا عفو از آن هستند. اما نظر آیه الله خوئی مخالف دیدگاه مشهور بوده و ایشان به عدم شرطیّت توبه پس از اقرار در اختیار امام برای عفو یا اجرای حدّ قائل است. دلایل مشهور در این زمینه، اجماع و برخی از روایات است که بررسی روایات نشان می دهد علاوه بر ضعف سندی برخی از آنها برخی نیز أخصّ از مدّعا بوده و حتی در این روایات بحثی از شرط بودن توبه نیامده است. اجماع هم با وجود نظر مخالف در مسأله، با تردید مواجه است. از طرف دیگر، برای دیدگاه مخالف مشهور هم دلیل و مستندی غیر از اطلاق و عدم تقیید ادلّه جواز عفو ذکر نشده است. لذا در نهایت با بررسی ادلّه طرفین به نظر می رسد دیدگاه عدم شرطیّت توبه با توجه به تعلیل به کار رفته در روایت طلحه، صحیحتر بوده و با ادلّه احتیاط در دماء و بنای حدود بر تخفیف نیز موافقتر است.
The majority of Shiʿite scholars believe to the conditionality of repentance after confession to the Imam's authorization to perform hadd or forgive it. However, Ayatollah Khoei's opinion is contrary to the Majority’s view and he perceives the unconditionality of repentance after confession to the Imam authorization to perform Hadd or forgive it. Famouse jurists’reasons in this regard are consensus and some narrations that the survey of narrations shows that in addition to the weak document of some of them, some of them and some cannot prove the claim and even in some narrations there is no discussion about the conditionality of repentance. Consensus is also questionable, despite opposite view on the issue. On the other hand, for opposite view, there is no reason or document other than the absolute and non-restriction of the reasons. hence, finally, by examining the reasons of the parties, it seems that the view of unconditionality of repentance is more correct according to Talha's narration, and This agrees with the reasons of caution.
خلاصه ماشینی:
١- اقوال فقيهان در مسأله توبه پس از اقرار قول اول : شرطيت توبه در تخيير امام ميان عفو يا اجراي حد مشهور فقيهان اماميه از جمله شيخ طوسي در نهايه (بي تا: ٦٩٦)، ابن براج در مهذب (١٤٠٦: ٥٢١/٢)، محقق حلي در شرائع الاسلام (١٤٠٩: ٩٣٥/٤)، علامه حلي در مختلف الشيعه (١٤١٣: ١٤٧/٩)، فخرالمحققين در ايضاح الفوائد (بي تا: ٤٩٤/٤)، شهيد ثاني در مسالک الافهام (١٤١٣: ٣٥٠/١٤)، همو در الروضه البهيه (١٤١٠: ١٣٩/٩)، مقدس اردبيلي (١٤٠٣: ٣٤/١٣)، فاضل هندي در کشف اللثام (١٤٠٥: ٣٩٥/٢)، صاحب رياض (١٤٠٤: ٤٦٦/٢)، صاحب جواهر (١٣٦٧: ٢٩٣/٤١)، محقق خوانساري در جامع المدارک (١٣٥٥: ١٩/٧) و امام خميني (بي تا: ٤٦٠/٢) معتقدند که هرگاه مجرم به جرم خود اقرار کرده و سپس توبه نمايد، امام مخير است که او را عفو کرده يا حد را بر او اقامه نمايد.
صاحب مسالک آن را قول مشهور فقيهان اماميه مي داند (شهيد ثاني، ١٤١٣: ٣٥٠/١٤) و ابن ادريس معتقد است اجماع فقها ناظر بر تخيير امام ، مبني بر عفو يا اجراي حد بعد از اقرار به ارتکاب جرم حدي، صرفا در مورد توبه کننده اي مي باشد که مجازات وي رجم است و در غير رجم چنين اجماعي نيست و کسي که مدعي اختيار حاکم به نحو مطلق است حد الهي را تعطيل کرده و بايد براي اثبات مدعاي خويش اقامه دليل کند (ابن ادريس ، ١٤١٠: ٤٤٤/٣)؛ پس طبق ديدگاه ابن ادريس ، جواز عفو حد فقط در صورتي است که حد، موجب هلاکت باشد.