چکیده:
علم اخلاق شاخه ای از علوم انسانی است که در آن از فضایل و رذایل اخلاقی و از خصلت ها و رفتارهای آدمیان سخن به میان می آید. متفکران مسلمان در علم اخلاق میراثی ماندگار از خود به یادگار گذاشته و ضمن بهره گیری از میراث اخلاقی پیشینیان، مبانی اخلاقی خود را بر پایه تعالیم مکتب اسلام استوار کرده اند. در گذشته همه علوم و معارف بشری زیر پوشش فلسفه بود و از فلسفه به عنوان «علم به حقایق اشیا، چنان که هستند، به قدر طاقت بشری» یاد و اشیا به دو دسته تقسیم می شد: اشیایی که هستی آن ها مقدور آدمیان نیست و درپی علل خود پدید می آیند یا معدوم می شوند؛ (هستی های غیرمقدور) 1. اشیایی که هستی آن ها در حوزه اختیار آدمیان قرار دارد؛ (هستی های مقدور) اشیای دسته نخست در حوزه حکمت نظری یا فلسفه نظری و اشیای دسته دوم در حوزه حکمت عملی بحث می شود. حکمت نظری دارای سه شاخه اصلی طبیعیات، ریاضیات و فلسفه است. حکمت عملی نیز سه شاخه دارد: اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن.
خلاصه ماشینی:
"وی در مقدمه یادآور میشود که هرچند این کتاب، یعنی «احیاءالعلوم»، در همة اقطار چون خورشید در میان آسمان میدرخشد و مشتمل بر علوم دینی مهم سودمندی در آخرت است و میتوان در پرتو آن به درجات آخرت دست یافت و علاوهبر آن از بیان و تحریر نیکو و ترتیب و تقریر خوبی برخوردار است؛ ولی به سبب اینکه ابوحامد در هنگام تصنیف آن بر مذهب عامه بود و هنوز شیعه نشده بود و این سعادت را خداوند در اواخر عمرش به وی ارزانی داشت ـــ چنانکه اعتقاد به تشیع را در کتاب خود موسوم به «شرالعالمین» اظهار کرده و «ابنجوزی حنبلی» گواهی داده است که این کتاب از آن او است ـــ بیان رکن عظیمی از ایمان که معرفت به ائمةمعصومین ـــ علیهمالسلام ـــ است، از او فوت شده و بسیاری از مطالب او بهویژه در بخش عبادات این کتاب، بر اصول بیپایة عامی و خواهشهای اهل بدعت استوار است و نیز بیشتر اخباری که در کتاب خویش آوردهاست، سند آنها به کسانی میانجامد که به کذب و افترا بر خدا و رسول(ص) شهرة آفاقاند و اقوال آنان مورد اعتماد نیست و در مقایسه با معارف منطبق با عقل و دین اهل عصمت و طهارت و اهل بیت وحی و سفارت صلواتالله علیهم اجمعین ـــ که در روایات شیعة اثناعشری به بهترین بیان و متقنترین روش آمده است ـــ وزنی ندارد."