چکیده:
چکیده
رشتهکوه بینالود یک سیستم چینخوردهی تراستی است که در شمالشرق ایران واقع شده و افزونبر فرایندهای آغازین و حرکات دامنهای، فرایندهای جریانی و رودخانهای آن را دگرگونکرده و لندفرمهای آبی گوناگون و متعدّدی را، چه در پیکرهی کوهستان و چه در نقاط پایکوهی و دشتهای مجاورش خلق کرده است. یکی از بارزترین و مهمترین لندفرمهای بیانشده، شکلگیری مخروطافکنههای متنوّع در پایکوههای شمالی و جنوبی بینالود است که از دیدگاه منشأ و ژنز، شکل و ابعاد کمّی (تعداد، وسعت، و...) تفاوتهای بارز و آشکاری را از خود نشان میدهند. این تفاوتهای ژئومورفولوژیکی مخروطافکنههای شمالی و جنوبی بینالود، معلول دخالت عوامل و عناصر هیدرومورفوتکتونیکی بوده و در پتانسیلها و تنگناهای محیطی، پیدایش و تعدّد سکونتگاههای شهری و روستایی و نیز، فعّالیّتهای وابسته به آنها تأثیرگذار بوده است. ازجمله اینکه مخروطافکنههای دامنهی شمالی، از نظر کشاورزی دارای منابع آب و خاک فراوان و مطلوب بوده، درحالیکه مخروطافکنههای دامنهی جنوبی دچار تقطیع شده و این قطعهقطعهشدن و کوچکتر بودن مخروطهای مذکور، مانع هرگونه فعّالیّت میشود. بنابراین شناخت مخروطافکنههای منطقه، هم از دیدگاه پژوهشهای بنیادی و هم از دیدگاه برنامهریزی محیطی، امری ضروری و مهم بهشمار میآید. از این رو، پژوهش پیش رو برپایهی روش تاریخی و بهویژه، روش تجربی بوده و بر اساس آن به واکاوی مسأله پرداخته است. در راستای انجام این پژوهش و رسیدن به اهداف آن، همزمان با انجام عملیّات میدانی و آزمایشگاهی و کارگاهی (مانند تفسیر اسناد جغرافیایی و گرانولومتری) از مدلهای ژئومورفولوژیکی (استرالر) و نرمافزارهای GIS، ArcGIS هم استفاده شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که عوامل گوناگونی در بروز تفاوتهای ژئومورفولوژیکی مخروطافکنههای شمالی و جنوبی بینالود تأثیرگذار بوده و در این میان عوامل تکتونیکی (چین خوردگیهای تراستی بینالود ) و عوامل هیدرومورفوتکتونیکی بیشترین نقش را داشتهاند.
Flow and river processes are one of exogenous factors causing genesis and change of some roughness such as alluvial cones. Alluvial cones are one of erosive cumulative landforms of flow processes and in addition to a set of potentials such as fertile soils and rich surface and ground waters and etc, they have some geomorphologic dangers and bottlenecks such as land intersection and embankment and etc. Since many rural and urban dwellings are placed on alluvial cones, they face with such potentials and bottlenecks so comprehensive and close study and identification of alluvial cones are necessary genetically and practically. In addition to geomorphic dangers and potentials, alluvial cones of Binalood northern and southern hillsides have apparent differences and asymmetries. Thus it is necessary to study and analyze these differences.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي تحقيق همان گونه که پيش از اين عنوان شد، مخروط افکنه هاي پايکوه هاي شمالي و جنوبي رشته کوه بينالود، از ديـدگاه منشـأ و ژنز، مورفولوژي ، شکل و ابعاد کمي و غيره با يکديگر کاملا متفاوت بوده و کشف عوامل و علل اين تفاوت هـا، انگيـزه ي اين پژوهش و پاسخي براي پرسش هاي تحقيق اسـت .
نکتـه ي ديگـر آنکـه اين تفاوت هاي ليتولوژيکي در دو دامنه ي شمالي و جنوبي بينالود، در گرانولومتري (دانه سنجي )١ و مورفوسکپي دانـه هـاي رسوبي مخروط افکنه هاي منطقه ، تباين ايجاد کرده است .
اين فرايندها هم که بـه نـوعي متـأثر و مرتبط با تکتونيک منطقه بوده ، در دامنه هاي شمالي و جنوبي بينالود، به طور متفاوت عمـل کـرده و درنتيجـه ، در تنـوع و تفاوت هاي موجود بين مخروط افکنه هاي اين دو جبهه نقش مهم و قابل توجهي را ايفا کرده و مي کند.
همان گونه که مطـرح شد، چين خوردگي هاي تراستي بينالود، نوعي بي قرينگي در سـاختمان و مورفولـوژي دامنـه هـاي شـمالي و جنـوبي ايـن رشته کوه ايجاد کرده و اين بي قرينگي ، افزون بر ايجاد تفاوت هاي ليتولوژيک در اين دو دامنه ، موجب شده کـه در جبهـه ي شمالي ، شيب دامنه ها ملايم تر، طول و وسعت آنها بيشتر و درنتيجه ، رودخانـه هـا و جريـان هـاي سـطحي آن طويـل تـر، متراکم تر و پرپيچ و خم تر، مساحت حوضه هاي آبريز آن ، بزرگتر و درنتيجه ، فرسايش سطحي و بـار رسـوبي رودخانـه هـا بيشتر از جبهه ي جنوبي بوده و بنابراين تعداد و وسعت مخروط افکنه هاي آن افزون تر است .
J. , 2002, Geomorphology Construction Process and the Dynamics within Iran, Vol. 1, University of Mashhad.