چکیده:
با وجود اقتباسهای فراوانی که در عرصۀ درام صورت گرفته است، در بسیاری از مواقع آثار اقتباسی در جلب نظر مخاطبان و منتقدان ناکام ماندهاند. رسیدن به چارچوب نظری بومی از مفهوم اقتباس، یکی از راههای برونرفت از این بحران و خلق آثار اقتباسی موفق است.مقالۀ حاضر با آسیبشناسی نظریۀ اقتباس در ایران آغاز شده است و با برشمردن شباهتهای موجود میان اقتباس و ترجمه و ارائۀ تعاریفی از آنها، بستری نظری برای وامگیری از نظریات ترجمه مهیا میکند. در این میان شاهنامه به دلیل جایگاه ویژهای که در تئاتر ما دارد، بیش از سایر منابع اقتباسی مورد اشاره قرار گرفته است. در انتها پس از برشمردن موانع و شرایط اقتباس از اساطیر و متون کهن، نظریهای تحت عنوان «نظریۀ انتحار» ارائه شده است. بر مبنای این نظریه، یک اقتباس موفق بیش از آنکه به ظرفیتهای متن مبدا بستگی داشته باشد، وابسته به ظرفیتهای اقتباسگر است. اقتباس نه به معنای تقلید، تکثیر، تغییر رسانه یا ادای احترام به اثر مبدا، بلکه به منزلۀ خلق اثری است که ضمن حفظ پیوند با اثر اولیه، در دورترین نقطه نسبت به آن قرار داشته باشد. نظریۀ انتحار در مواجهه با متون کهن، مصادره (رویکردی انتقادی-تهاجمی) را به جای اقتباس پیشنهاد میدهد. مصادره میتواند به هدف فروریختن تمام بنیانهایی باشد که برخی آثار را دارای هویتی دروغین و پوشالی کردهاند، یا ورای اینها، به قصد اسطورهزدایی از متون معیار شکل بگیرد. انتحار حتی اگر به هدفش نرسد، لااقل دارای تشخص است و دریچهای جدید میگشاید. این نظریه تلاشی است جهت ارائۀ رویکردی کاربردی برای اقتباس از متون کهن در عرصۀ درام ایرانی است.
Despite a history of numerous dramatic adaptations in Iran, they have often failed to attract critics’ and audiences’ attention. Achieving a localised theoretical framework for adaptation is one way out of this impasse. The present paper begins with a pathology of adaptation in Iran, followed by a comparison between adaptation and translation in order toshow ways to borrow ideas from translation theories. Of special importance here is Shahnameh, because of its stance in our theatre. To conclude, the obstacles and conditions of adapting legends and ancient texts, posing a ‘theory of suicide’ according to which, a successful adaptation is more dependent on the adapter than the original source. Adaptation is not imitation, multiplication, change of medium, or respect the original, but is the creation of a work which, whilst keeping ties with the original, maximally distances from it. The suicide theory suggests the critical-aggressive seizing approach instead of adaptation. Seizing can aim at overthrowing every foundation of that which has granted a work some false, hollow identity; or further, a demythification of reference texts. Even if it does not achieve its goals, the suicide has a character and opens up new doors. This theory is an attempt to pose an applied approach for adapting ancient texts in the Iranina drama.