چکیده:
از دﯾﺮ ﺑﺎز ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺣﻘﻮق ﺟﺰء دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎی اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﺑﻮده اﺳﺖ و در اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﺮ و ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭘﺮدازی ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﻧﺪ و آﺛﺎری از ﺧﻮد ﺑﻪ ﺟﺎی ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﻧﺪ، از ﺟﻤﻠﻪ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ در ﺣﻘﻮق ﺑﻪ آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺤﺚ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻘﻮق اﺳﺖ ﮐﻪ اﺟﻤﺎﻻ در آن از ﻣﻨﺸﺄ و ﻣﺒﻨﺎی اﻟﺰام ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﺤﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺳﺆال ﻣﻬﻤﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﻪ ذﻫﻦ ﻣﯽرﺳﺪ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺣﻘﻮق ﺟﺰا ﭼﯿﺴﺖ؟ در ﺟﻮاب اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ، ﺑﻪ ذﻫﻦ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ» ﻋﺪاﻟﺖ «و» ﻓﺎﯾﺪه ﮔﺮاﯾﯽ «ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ دو ﻣﻮرد از ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺣﻘﻮق ﺟﺰا ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺷﻨﺎﺧﺖ اﺟﻤﺎﻟﯽ از ﻋﺪاﻟﺖ و ﻓﺎﯾﺪه ﮔﺮاﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺒﻨﺎی ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻘﻮق، ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ اﯾﻦ دو ﻣﻘﻮﻟﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺷﮑﻞ ﻫﺴﺖ و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺒﻨﺎی ﺣﻘﻮق ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﻋﺪاﻟﺖ و ﻓﺎﯾﺪهﮔﺮاﯾﯽ ﺑﺎ ﺑﺮﺧﯽ از ﻣﮑﺎﺗﺐ ﺣﻘﻮﻗﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﮑﺘﺐ ﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﻼم، ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺪام از اﯾﻦ ﻣﮑﺎﺗﺐ ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪزه از اﯾﻦ دو ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺷﺪه اﻧﺪ از اﻫﺪاف اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
تحلیل مبانی فلسفی حقوق جزا (با نگاهي قرآني- روايي) محمّدمهدی کریمی نیا1 ، حسین شهبازی 2 ، مجتبی انصاری مقدم 3 1 استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (نویسنده مسئول) 2 طلبه حوزه علمیّه قم، و فارغ التحصیل سطح دو (کارشناسی) مرکز تخصّصی حقوق و قضای اسلامی قم 3 دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه میبد، پژوهشگر مطالعات اسلامی و مدرس دانشگاه چکیده از دیر باز مساله حقوق جزء دغدغه های اندیشمندان بوده است و در این عرصه به تفکر و نظریه پردازی پرداخته اند و آثاری از خود به جای گذاشته اند، از جمله از موضوعاتی که در حقوق به آن پرداخته می شود بحث فلسفه حقوق است که اجمالا در آن از منشأ و مبنای الزام حقوقی بحث می شود.
دانش پژوه، مصطفی، فلسفه حقوق، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی: مصنف در این کتاب به توضیح در مورد مکاتب حقوق طبیعی و پوزیتویستی پرداخته و به صورت مستقیم و واضح اشاره ای به مؤلفه های عدالت و فایده گرایی در این مکاتب نکرده است و بیشتر در صدد بیان تصویری کلی از این دو مکتب می باشد.
(همان، ج8، ص ۲6) موضوع «عدالت» بسته به نوع طرح بحث و نیز نگاه تحلیل گران و فلاسفه حقوق، در یکی از دو مقوله «مبانی حقوق» یا «اهداف حقوق» و یا هر دو قرار گرفته است و یا قابل بحث به نظر میرسد: اگر مقصود از «مبانی حقوق»، واقعیتهای موجودی باشد که منطقاً میتوانند یا باید پایه ساختمان حقوق قرار گیرند، اعم از آن که واقعیات موجود، عینی و خارجی باشد یا ذهنی و درونی، در این صورت مفهوم عدالت و وجود ذهنی آن، به عنوان یک واقعیت عقلانی- از دیدگاه کسانی که به چنین واقعیتی و عدالتی باور دارند- به عنوان مبنای حقوق مورد بحث و تاکید قرار میگیرد.