چکیده:
نقض حقوق مالکیت فکری، خطایی است که واجد دو جنبه مدنی و کیفری است؛ از نظر مدنی جبران خسارت را به دنبال داشته و به لحاظ کیفری موجب تحمیل مجازات بر ناقض حق میشود. در نظام حقوقی ایران، ماهیت روشنی برای نقض این حقوق در نظر گرفته نشده و اصولاً مطالعات ناظر بر آن اهمیتی برای تبیین ماهیت نقض قائل نشدهاند. این در حالی است که بررسی و تبیین ماهیت نقض واجد آثار مهمی است. نقض حقوق مالکیت فکری، ممکن است اتلاف به حساب آمده که نتیجه آن، تحمیل تکلیف اثبات ورود ضرر به منظور جبران خسارت است. در مورد نقض حق فکری، گاه اثبات این امر، غیرممکن است و در نتیجه صاحب حق فکری از جبران خسارت محروم میشود. استناد به قواعد فقهی و حقوقی تسبیب و دارا شدن ناعادلانه نیز در این موارد به همان دلیل، نه تنها مبنایی برای حق جبران خسارت ایجاد نمیکند بلکه در فرض استناد به تسبیب، دشواری امر را بر صاحب حق به سبب تحمیل اثبات تقصیر، دوچندان میسازد. به نظر میرسد، نقض حق فکری در ایران، عملاً به مثابهی «فعل زیانبار صرف» بوده و بنابراین، نقض حق، لزوماً منتهی به جبران خسارت نخواهد شد. این مسأله با نقش انگیزشی نظام مالکیت فکری در تعارض است. در حالی که در نظام حقوقی آمریکا، با پیشبینی حداقل خسارات مفروض قانونی، در عمل، مالیت و نقش انگیزشی این حقوق، تأیید شده است.
Intellectual property rights infringement is wrong that has both civil and criminal aspects. In civil aspect it is followed by compensation and in criminal terms, it causes the imposition of punishment on the violator of the right. In the Iranian legal system, no clear nature is taken into account for this infringement and basically, studies as to it have not considered any significance for explaining the nature of the infringement. Whereas, investigating and explaining the nature of the infringement has important implications. Intellectual property rights infringement may be considered as loss the consequence of which is imposing an obligation to prove the damage caused for compensation. In the case of infringement of intellectual right, its proof is sometimes impossible and as a result the intellectual property right holder is deprived of compensation. Invoking the jurisprudential and legal rules of causation and unjust enrichment in these cases, for the same reason, not only does not provide a basis for the right to compensation, but also doubles the difficulty for the holder of the right to impose a guilty plea in the case of invoking the causation. Intellectual property infringement in Iran appears to be a "mere harmful act" and, therefore, infringement will not necessarily lead to compensation. This contradicts the motivational role of the intellectual property system. While, in the US legal system, by foreseeing the minimum assumed legal damages, ownability and the motivational role of these rights are confirmed in practice.
خلاصه ماشینی:
(کاتوزیان ، ١٣٧٤: ٢٠٩-٢٠٤؛ امامی ، ١٣٦٦، ج ١ ،:٣٩٢ به بعد؛لطفی ؛ ١٣٧٩ :٦٧-٦٥؛ صفایی ، رحیمی ، (80-84 :1392 در هر دو وضعیت ، یعنی اعم از آنکه نقض حقوق فکری مشمول قاعده ی اتلاف یا تسبیب باشد، حکم به جبران خسارت ، مستلزم اثبات ورود ضرر به عنوان یکی از ارکان اصلی مسئولیت مدنی است .
هرچند ممکن است ادعا شود که با فرض احراز اتلاف در معنای عام ، ارکان آن از جمله ورود ضرر نیز ثابت است و در نتیجه ، حکم به جبران خسارت با مانع مواجه نیست اما به رغم مسلم بودن ورود ضرر به نحو ثبوتی ، این امکان وجود دارد که صاحب حق نظر به ماهیت خاص حقوق فکری ، قادر به اثبات آن در عالم واقع نباشد.
بنابراین ، هرچند با توجه به مالیت متعلق حقوق فکری در شمول قاعده ی اتلاف نسبت به آن نمی توان تردید جدی نمود اما بر خلاف اموال مادی ، استناد صرف به این قاعده در فرض نقض حق فکری ، لزوماً منتهی به ضمان ناقض نشده و در نتیجه ، صاحب حق با ١٥٢ مشکل مواجه خواهد شد.
( ,Lemley ,Menell ,Merges (2000:351 حال مسأله این است که آیا صرف نقض حقوق مالکیت فکری ، موجب اتلاف منفعت می شود؟ با توجه به تعریف ارائه شده از نقض ، به محض ثبت اختراع یا علامت تجاری و یا تألیف یک کتاب ، اگر شخصی اختراع مزبور را مورد استفاده قرار داده یا از علامت ثبت شده استفاده کند و یا کتاب موردنظر را چاپ نماید، نقض حق فکری محقق شده و در نتیجه صاحب حق مستحق دریافت خسارت است .