چکیده:
متن خبر مورد نپیش رفت ها و تحولات اندیشه و انقلاب هایی که در تاریخ تکنولوژی صورت گرفته، انسان را به پرسش از معنای زندگی سوق داده است، به این دلیل، به دنبال هدف، فایده و ارزش های نهفته در زندگی خود می گردد. در اثر این تحولات سترگ و به دلیل حذف مفهوم خداوند، برخی زندگی را بی معنا و بی هدف و بدون ارزش می دانند. بحث معنای زندگی با مفهوم خدا، انسان و مرگ ارتباط تنگاتنک دارد. برخی انسان را معیار معنا می دانند و برخی دیگر، بازگشت به معنویت و جستجو و کشف ایمان اصیل خداوند را که منوط به پذیرش زندگی جاویدان و جهان پس از مرگ است، عامل ایجاد معنای زندگی می پندارند. یکی از نحله های فلسفی تأثیر گذار معاصر، اگزیستانسیالیسم است که به بسیاری از پرسش های انسان، از جمله بحث معنای زندگی، پاسخ های خداباورانه و غیرخداباورانه ارائه داده است. سورن کیرکگور، پدر اگزیستانسیالیسم به ویژه از نوع خداباور و ژان پل سارتر ملحد، از جمله فلاسفه ی پرتلاش این نحله هستند که بررسی پاسخ های آن ها به مسائل مرتبط با این پژوهش، جذاب و بدیع خواهد بود.ظر
Enter your news text hereMainly in existentialism philosophy that is includes faithfulness and atheism, human argument has a special position. In other hand various viewpoints in God subject give special attractiveness to this philosophy. So regarding to faithful fundamental thinks of Kierkegaard and in its front point regarding to atheism methods of Sartre as two effective thinkers of in contemporary philosophical thinks, and in specific case, existentialism, in this paper it had tried that human authenticity and its relation to God existence, be study and analyzed. So, regarding to places of both philosophers about God, authentically factors in human had been studied and relations between human kinds and distinct them from each other, or in other words social and individual places of human also been studied and were answered in forms of different questions. For example, Kierkegaard introduce true faithful to God as the key of human authenticity, in which the human individuality is in before the God. And to Sartre, the bad faith and trooping in existence in being in it, instead of human authenticity to being for itself is authenticity factor to human, and for him, God faithful can had an effective rule in human authenticity.
خلاصه ماشینی:
ایمان، مرگ و معناي زندگي در انديشه كيركگور و سارتر 1 علیرضا فرجی استادیار دانشگاه پیام نور چکیده پیشرفتها و تحولات اندیشه و انقلابهایی که در تاریخ تکنولوژی صورت گرفته، انسان را به پرسش از معنای زندگی سوق داده است، به این دلیل، او به دنبال هدف، فایده و ارزشهای نهفته در زندگی خود میگردد.
برخی انسان را معیار معنا میدانند و برخی دیگر، بازگشت به معنویت و جستجو و کشف ایمان اصیل خداوند را، که منوط به پذیرش زندگی جاویدان و جهان پس از مرگ است، عامل ایجاد معنای زندگی میپندارند.
اين آزادي و حق انتخاب در فلسفه او، شبيه آزادي و انتخاب در سارتر نيست، چرا كه براي سارتر، آزادي به انتخاب امور جزئي اختصاص داشت ولي در كيركگور، انسان آزاد حق انتخاب يك مرحله از زندگي را دارد.
بنابراین، با توجه به هستی شناسی سارتر، رابطة معنای زندگی با مفهوم خدا در فلسفه سارتر را میتوان در چهار اصل کلی زیر خلاصه کرد: انسان، محکوم به آزاد بودن است: كليدواژة مسألة معنا در زندگي انسان از نظر سارتر، بحث آزادي و حق انتخاب اوست.
در فلسفه کیرکگور این مأمن، پیشگاه امن الهی بود، اما از نظر سارتر، پیشگاه خداوند، نه تنها برای انسان امن نیست، بلکه مانعی است برسر راه طرحافکنیهای او.
به نظر سارتر، انسان به این دلیل مفهوم خدا را از زندگی خود حذف نموده تا جای او را پر کند.
از اينرو مرگ و رنج تنها براي انسان معنا دارند و از بستر اين مفاهيم است كه به نااميدي ميانديشد.