چکیده:
باوجود اینکه در دنیای پررقابت امروزی، بهرهمندی از نظرات، پیشنهادها و ایدههای بدیع کارکنان یکی از پیششرطهای توسعۀ سازمانی و از جمله عوامل مؤثر در پیشیگرفتن سازمانها از رقباست، بروز عواملی چند باعث شده است تا کارکنان، مشارکت چندانی در بیان نظرات خود در سازمانها نداشته باشند و بهعبارتدیگر ترجیح میدهند که سکوت پیشه کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بهوجودآورندۀ سکوت سازمانی و پیامدهای احتمالی آن، به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل تم، با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر متشکل از کارشناسان ستادی و معاونین بانک کشاورزی مستقر در ستاد مرکزی استان تهران بود که با بهکارگیری فن گلولۀ برفی، نمونهگیری صورت پذیرفت و برای تجزیهوتحلیل دادهها از فن تحلیل تم استفاده شده است. پس از انجام تجزیهوتحلیل دادهها، عواملی مانند: عدم رعایت شایستهسالاری، ترس، نبود مدیران انگیزاننده، نگرشهای ذهنی مدیران، منفعتطلبی کارکنان، یادگیری اجتماعی بهعنوان عوامل ایجادکننده و بیتفاوتی سازمانی، نارضایتی کارکنان، کاهش عملکرد کارکنان و ازدستدادن مشتریان بهعنوان پیامدهای سکوت سازمانی مورد شناسایی و بحث قرار گرفتهاند.
Although the employees’ comments, suggestions and innovative ideas are the key antecedents of the organizational development in the current competitive word, some organizational factors have been making the less employee participation in the organizations or make organizational silence. This study aimed to identify the factors generating organizational silence and its possible consequences by qualitative thematic analysis method and interviews. Statistical population consist of staff and managers of Agriculture Bank in Tehran. Snowball sampling method and thematic analysis were used. After analyzing data, factors such as lack of respect for meritocracy, fear, lack of motivating managers, mental attitudes of managers, self-interest of employees, and , social learning as generating factors and employees’ indifference, employees’ dissatisfaction, employee performance reduction and missing organizational customers as consequences of Organizational silence, were identified and discussed.
خلاصه ماشینی:
ايـن پديـده بـراي اولين بار در سال ٢٠٠٠ ميلادي توسط موريسون و ميليکن ١ تحت عنـوان سـکوت سـازماني مـورد 2 بررسي قرار گرفته و از آن به منزلۀ خطري بالقوه براي تغيير سازماني نام برده شده است ؛ چراکه در چنين شرايطي (تسري سکوت سازماني به لايه هاي مختلف سازمان ) کارکنان به اين نتيجه ميرسند کـه در صـورت سـخن گفـتن دربـارة حقيقـت (مسـائل و مشـکلات سـازماني، ارائـه پيشـنهادات و انتقادات ) با عکس العمـل منفـي از سـوي مـديران سـازمان مواجـه مـيشـوند و ايـن سـخن گفـتن و اظهارنظرکردن دربارة مسائل و مشکلات سازماني نه تنها مورد توجه مسئولان سازماني قرار نخواهد 1.
تم هاي اصلي و فرعي پيامدهاي سکوت سازماني تم مفهوم کد عدم باور به بهبود اوضاع و تغيير شرايط 31AD1,37E1,15AD2,28E2,37E5, 14E7 بيتفاوتي سازماني انجام وظيفه در حيطه شغلي و نه بيشتر 30E3,7AD3,35AD3,15AD4, 12E5,30E6,4E7, 12E6,23AD5 نبود تلاش براي بهبود فعاليت ها 41E3,21AD4, کاهش بهره وري نيروي انساني 44E3,29AD3,35E2, شغل دوم 42E3,30AD3,26AD4,48E6, 40E7,49AD5,41E2 کاهش عملکرد استفاده از زمان و امکانات محل کار براي امور شخصي 27AD3,50E6,50AD5,51AD5 کارکنان زمان برشدن فرايندهاي کاري و دوباره کاري 47E3,56E3 کاهش خلاقيت و نوآوري 33E1,35E2,39E3,52E3, 33AD3,22AD4,40E5,34E1 ازبين رفتن انگيزه رقابت درون و برون سازماني 31AD3,23AD4, افت کيفيت خدمات 51E6 بازنشستگي پيش از موعد 45E3,19AD4, دلسردي کارکنان 36E1,34E2,18AD2,55E3,41E5, 53AD5 نارضايتي کارکنان ميل به ترک سازمان 45E6,49E6, 46E3, 21E6 منفعل شدن کارکنان 38E3,50E3,24E4,40AD1,33E2, 38E2,36AD1,32AD3,42E5 کاهش تسهيم دانش 35E1,39E5, 46E6,39E7 کاهش مشارکت و تضعيف چرخه کاهش پيشنهادات سازنده 38E5,55E6 مديريت دانش انتقال تجربيات و فروش طرح به ساير بانک ها 24AD4,47E6, 37E2,47AD5 کاهش مشارکت کارکنان در جذب و تخصيص منابع 40E3,51E3 کاهش عملکرد مالي کاهش سوداوري 39E2,39E3,25AD4,54E6, 36E7 افزايش هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم 52AD5, کاهش وفاداري کاهش رضايت مندي مشتري 49E2,52E6,38E7 مشتريان 163 يافته هاي پژوهش همان گونه که در بخش هاي پيشين بدان اشاره شد، هـدف از انجـام پـژوهش حاضـر، شناسـايي عوامل ايجادکننده و همچنين پيامدهاي پديدة سکوت سازماني در بافت بـومي کشـور بـود کـه در اين بخش ، يافته هاي مذکور در دو دسته کلي؛ عوامل ايجادکننـده و پيامـدهاي سـکوت سـازماني، تبيين شده اند (شکل ١).