چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مزاج کارکنان بر تمایل به افشاگری آنان با نقش تعدیلگری متغیرهای جمعیتشناختی انجام شده است. این مطالعه ازحیث هدف، کاربردی و از نوع توصیفی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش300 نفر از کارکنان ستاد شرکت نفت یکی از مناطق غرب کشور میباشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 169 نفر از آنان بهعنوان نمونه آماری درنظر گرفته شد. برای انتخاب اعضای نمونه از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد تعیین مزاج سلماننژاد و پرسشنامه پارک استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Smart PLS2 بهمنظور مدلیابی به روش حداقل مربعات جزئی، تجزیهوتحلیل شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین گرمی مزاج کارکنان و تمایل به افشاگری آنان ارتباط مثبت و معنیدار وجود دارد و ارتباط بین سردی مزاج کارکنان و تمایل به افشاگری آنان منفی و معنیدارست و همچنین ارتباط بین خشکی مزاج و تمایل به افشاگری کارکنان منفی و معنیدارست و تری مزاج کارکنان با تمایل به افشاگری آنان ارتباط مثبت و معنیداری دارد. سرانجام متغیرهای جمعیتشناختی در این پژوهش که بهعنوان متغیرهای تعدیلگر بیان شد، درارتباط بین گرمی مزاج و تمایل به افشاگری کارکنان و نیز خشکی مزاج و تمایل به افشاگری آنان تأثیر معنیداری ندارد.
The purpose of this study was to investigate the effect of employees' Mizaj on their Whistle-blowing with the moderating role of demographic variables. This study is practical and descriptive in terms of purpose, and was done by a survey method. The statistical population of the study was 300 employees of Oil Company staff in one of the western regions of the country, using Cochran formula 169 of them were considered as statistical sample. Simple random sampling was used to select the sample members. The standard questionnaire of Salman Nejad and Park were used for data collection and data were analyzed using Smart PLS2 software for partial least squares modeling. Findings show that there is a positive and significant relationship between employees' warmness Mizaj and their Whistle-blowing, and the relationship between staff cold Mizaj and their Whistle-blowing is negative and significant. The relationship between dry Mizaj and staff Whistle-blowing is negative and significant and relationship between staff wet Mizaj and their Whistle-blowing is positive and significant. Also there is a significant and negative relationship between employees wet Mizaj and their Whistle-blowing. Finally, demographic variables in this study, which were expressed as moderating variables, had no significant effect on the relationship between warm Mizaj and staff Whistle-blowing, dry Mizaj and Whistle-blowing.
خلاصه ماشینی:
سرانجام متغيرهاي جمعيت شناختي در اين پژوهش که به عنوان متغيرهاي تعديل گر بيان شد، درارتباط بين گرمي مزاج و تمايل به افشاگري کارکنان و نيز خشکي مزاج و تمايل به افشاگري آنان تأثير معنيداري ندارد.
هدف پژوهش حاضر، پاسخگويي به اين سؤالات است که آيا مزاج کارکنان بر تمايل به افشاگري آنان تأثير دارد؟ آيا متغيرهاي جمعيت شناختي ميتواند تأثير مزاج کارکنان بر تمايل بـه افشـاگري آنـان را تعديل نمايد؟ مباني نظري و پيشينۀ پژوهش مفهوم مزاج براساس مباني طب سنتي، بدن انسان از امتزاج ارکـان اربعـه (آب ، خـاک، آتـش و هـوا) کـه ازلحـاظ گرمي/ سردي و تري/ خشکي متفاوتند، ساخته ميشود و به سبب آن هر فرد داراي مزاج و اعتدالي خاص است .
باتوجه به پژوهش هاي انجام شده مـيتـوان ايـن ادعـا را داشـت کـه رابطـه مـزاج کارکنـان و تمايـل بـه افشاگري تخلف و تعديل گري متغيرهاي جمعيت شناختي که شـامل جنسـيت ، تحصـيلات ، نـوع اسـتخدام ، سابقه کاري و سمت سازماني ميشود، تاکنون در هيچ پژوهشي داخلي يا خارجي مورد بررسي قرار نگرفته است و پژوهش حاضر اين ارتباط را به آزمون ميگذارد تا ازاين طريق نتايج جديدي استخراج شده و مورد استفاده پژوهشگران در مباحث رفتار سازماني قرارگيرد.
بدين معناکه جنسيت ، سطح تحصيلات ، سابقه کاري، سمت سازماني و نوع استخدام کارکنان بر رابطـه بـين گرمي مزاج و تمايل به افشاگري کارکنـان و خشـکي مـزاج و تمايـل بـه افشـاگري آنـان تـأثيري نـدارد و فرضيه هاي سوم و چهارم پذيرفته نميشود.
در بررسي تأثير تري مزاج کارکنان بـر تمايـل بـر افشاگري تخلف آنان ، نتايج نشان داد که اين ارتباط منفي و معنيدار است .