چکیده:
انتظار میرود سرمایهی اجتماعی در قالب تشکلهای محلی قادر به کاهش فقر و افزایش رفاه جامعه باشد. بر این اساس، این مطالعه به بررسی نقش سرمایهی اجتماعی بر رفاه و کاهش فقر روستایی در محدودهی شبکهی آبیاری و زهکشی درودزن پرداخته است. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای فقر، شاخصهای سرمایهی اجتماعی، تابع احتمال فقیر شدن خانوارها در قالب مدل توبیت، و تابع رفاه استفاده شد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از مصاحبه و تکمیل 107 پرسشنامه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی دو مرحلهیی بهدست آمد. نتایج نشان می دهد خانوارها بهطور میانگین در 355/ 2 تشکل محلی عضویت دارند. سرمایهی اجتماعی موجود، نقش بسیار کمرنگی در کاهش فقر خانوارهای نمونهی مورد مطالعه دارد. همچونین، از ایفای نقش موثر در بهبود رفاه این خانوارها ناتوان است. بر این اساس، در فرآیند خصوصیسازی بخش دولتی و مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی، در قالب تشکلهای محلی با هدف بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی روستاییان، بازنگری در ساختار سرمایهی اجتماعی بهگونهیی که اثربخشی تشکلهای محلی در کاهش فقر و بهبود رفاه خانوارهای روستایی را تضمین نماید، ضروری به نظر میرسد.
Social capital in the form of local institutions is expected to reduce poverty and increase welfare. This study aims to investigate the role of social capital on poverty reduction and welfare in villages under Doroudzan irrigation and drainage network in Fars province. Poverty and social capital indices, function of probability of being poor in Tobit form, and function of welfare were used. The required data were collected through interviews and 107 questionnaires were filled up, using a two stage random sampling method. Results indicated that households are member in 2.355 local institutions. Social capital in local institutions form has not played an effective role on reducing poverty and increasing welfare. Therefore, in order to make rural participation as an instrument for a better socio-economic condition, revisions on social capital situation are necessary in rural societies.
خلاصه ماشینی:
روش تحقیق در این مطالعه از معیارهای فقر در بررسی وضعیت فقر، از آمار توصیفی در محاسبه ی شاخص های سرمایه ی اجتماعی ، از آمار استنباطی برای تعیین نقش سرمایه ی اجتماعی در کاهش فقر و بهبود رفاه خانوارهای نمونه ی مورد مطالعه استفاده شد.
بررسی وضعیت شاخص ناهمگنی سرمایه ی اجتماعی در میان خانوارهای نمونه ی مورد مطالعه بیانگر آن است که همه خانوارها معتقد به بودن ناهمگنی در تشکل های محلی اند (جدول (١))، به طوری که کم ترین مقدار شاخص برابر ١٩/٦٤٣% است .
علاوه بر آن، بر اساس میانگین شاخص گرایش اجتماعی (٤٥/٥٦١%) می توان چونین بیان نمود که به باور خانوارهای نمونه ی مورد مطالعه ، تشکل های محلی موجود در محدودهی شبکه یادشده عمدتا بر آنها تحمیل شده است ، و چندان ریشه در بطن جامعه ی روستایی ندارد.
با توجه به مجموعه ی موارد فوق می توان چونین استنباط نمود که در منطقه ی مورد مطالعه سرمایه ی اجتماعی در قالب تشکل های محلی اثربخشی چندانی در زمینه ی کاهش فقر خانوارها و بهبود رفاه آنان ندارد.
بر این اساس، سرمایه ی اجتماعی در قالب هیچ یک از شاخص های مورد استفاده نتوانسته است تاثیر معنی داری بر رفاه خانوارهای نمونه ی مورد مطالعه داشته باشد.
٤٩ نتیجه گیری و پیش نهادها بدین ترتیب با توجه به نتایج این مطالعه ، سرمایه ی اجتماعی موجود در مناطق روستایی واقع در محدودهی شبکه ی آبیاری و زهکشی درودزن، دارای نقش بسیار کم رنگی در کاهش فقر خانوارهای نمونه ی مورد مطالعه است ، و از ایفای نقش موثر در بهبود رفاه این خانوارها ناتوان است .