چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی حدنمایی انواع حروف اضافه در زبان فارسی و فضاهای متفاوت حرکتی آنها برپایۀ رویکرد شناختی جکندوف (1983) و زوآرت (2005) میپردازد. حروف اضافه مسیری فارسی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: مسیرهای محدود که در آنها نقطهای مشخص برای مبدا و مقصد تعیین میشود. از اینرو آنها، مسیرمبداها (مانند از، از بالای، از بیرون و...) و مسیرمقصدها (به، تا و...) نامیده میشوند؛ مسیرهای جهتی (بهسوی یا بهطرف و...) که جهت کلیحرکت را میرسانند؛ خط سیری (از بالای در عبارت از بالای چیزی گذشتن و یا از روی چیزی رد شدن) که فقط به نقطهای در طول حرکت از نظر زمانی اشاره میکنند. بررسی فضای حرکتی هر یک از آنها نشان میدهد که حروف اضافه فارسی سه حالت محدود، نامحدود و مشترک میان آن دو (هم محدود و هم نامحدود) را در بر میگیرد. اما نکته اینجاست که حروف اضافه را نمیتوان بهتنهایی و فارغ از جمله به صورت محدود و نامحدود دستهبندی نمود؛ بلکه به کاربرد آن در جمله و نوع فعل نیز بستگیدارد. بهطورکلی میتوان نتیجهگرفت که در مقایسه با زبانهای دیگر مانند انگلیسی، خط مرز قاطعی میان محدودیت و نامحدودیت حروف اضافه بدون کاربرد آن در جمله وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
اما پرسش اصلي اين است که آيـا در ايـن زبـان مـرز قاطعي ميان فضاي محدود و نامحدود حروف اضافه هاي فارسي ميتوان رسم کرد.
راسـخ مهنـد (١٣٨٩) بـه بررسـي معـاني حـروف اضـافۀ مکـاني فرهنـگ سـخن براسـاس معنيشناسي پرداخته و تعدادي از حروف اضافۀ مکاني در زبان فارسي از قبيـل «روي، پـايين ، بالاي، زير، تو(ي)» را بررسيکرده است و نشان داده که چگونه معنيشناسي شناختي ميتوانـد ديدي متفاوت براي ضبط معاني ايـن حـروف بـه دسـت دهـد.
مشکوه الديني (١١٢:١٣٩١) در تعريف حروف اضافه چنـين مـيگويـد: بـه دسـتۀ محـدود و مشخصي از واژه ها که از لحاظ صورت ثابت اند و فقط در جلوي گروه اسمي ظاهر ميشوند و از لحاظ معني به زمان ، مکان ، سو، و يا نوعي محدوديت اشاره ميکنند و از اين راه نقش يا رابطـۀ دستوري خاص گروه اسمي همراه را نيز نشان ميدهند، حرف اضافه گفته ميشود.
راسخ مهند و رنجبر ضرابي (١٣٩٢) به بررسي حروف اضافۀ «در» و «سـر» در زبـان فارسـي پرداخته و شبکۀ معنايي آنها را نشان داده اند و همچنين معاني اوليه و معاني متفاوت هر حرف اضافه را تعيين کرده و ثابت کرده اند که اين معاني متفاوت به صورت مستقيم يـا غيرمسـتقيم از معاني اوليه منشعب شده است .
مختاري و رضايي (١٣٩٢) به بررسي شناختي شـبکۀ معنـايي حـرف اضـافه «بـا» در زبـان فارسي پرداخته اند و نشان داده اند حرف اضافۀ «با» داراي شبکۀ معنايي منسجمي است کـه در آن ، مفاهيم گوناگون اين حرف اضافه در قالب سـه خوشـۀ معنـايي؛ خوشـۀ تـوافقي، تقـابلي و وضعيتي، حول محور يک معناي سرنموني، که همـان معنـاي مجـاورت و همراهـي اسـت ، در قالب ساختاري شعاعي قرار گرفته اند.