چکیده:
در دورۀ معاصر ،بررسی و تحلیل متون ادبی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است و یکی از رویکردهای موثر در تحلیل متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است. تحلیل گفتمان انتقادی نوعی رویکرد بینرشتهای است که با تجزیه و تحلیل متن در پی ارائۀ خوانشی نسبتاً دقیق از آن است. این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی به بررسی محتوای داستانهای کوتاه خسرو شاهانی براساس نظریۀ تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف میپردازد. هدف اصلی این مقاله آن است تا با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که به زعم بسیاری از پژوهشگران، جامعتر از دیگر روشهاست، انعکاس مسائل سیاسی-اجتماعی، فرهنگی و..را در داستانهای کوتاه خسرو شاهانی کشف کرده و به چگونگی رابطۀ متقابل داستانهای وی( به عنوان متن) و جامعه بپردازد و از این طریق گفتمانهای موجود در داستانهای این نویسنده را تبیین کند.
In the contemporary era, the study and analysis of literary texts and their relation to social and cultural factors have received much attention and one of the effective approaches in literary text analysis is critical discourse analysis. Critical discourse analysis is a kind of interdisciplinary approach that, by analyzing the text, seeks to provide a relatively accurate reading. This paper is a descriptive-analytic study of the content of Khosrow Shahani's short stories based on the theory of critical discourse analysis of Falklaf. The main purpose of this article is to explore the socio-political, cultural, and so on short stories of Khosrow Shahani and to explore how they interact through the use of Falklaw's critical discourse analysis, which many scholars believe is more comprehensive than others. His stories (as text) and society, thus explaining the discourses in this author's stories.
خلاصه ماشینی:
تحليل گفتمان انتقادي داستان هاي کوتاه خسرو شاهاني بر پايۀ نظريۀ فرکلاف 1 فريبا رشيدي *2 رضا صادقي شهپر مقاله پژوهشي چکيده در دورة معاصر، بررسي و تحليل متون ادبي و ارتباط آن با عوامل اجتماعي و فرهنگي، بسيار مورد توجه قرار گرفته است و يکي از رويکردهاي مؤثر در تحليل متون ادبي، تحليل گفتمان انتقادي است .
اگر چه تحليل گفتمان انتقادي رابطه اي بين سه مفهوم بنيادين زبان ، قدرت و ايدئولوژي را در متون رسانه اي و مسائل سياسي - اجتماعي در اولويت و دستورکار خود قرار داده است ؛ اما از آنجاييکه هر چيزي که مربوط به زبان نوشتار و گفتار باشد، در حوزة گفتمان جاي ميگيرد، در نتيجه ، ادبيات به عنوان «هنر کلامي» و بخشي از هويت ملت ها، اين قابليت را دارد که در چارچوب تحليل گفتمان انتقادي، توصيف ، تفسير و تبيين شود.
در اين مقاله ، نگارنده سعي دارد گفتمان هاي انتقادي موجود در داستان هاي کوتاه خسرو شاهاني را، با تبيين موقعيت تاريخي و سياسي و اجتماعي که متن داستان ها بر اساس آن شکل گرفته است ، کشف کند و با استفاده از نظريۀ تحليل گفتمان انتقادي و روش تحليل نورمن فرکلاف ، ساختار زبان داستان هاي وي را در توليد متن و لايه هاي مختلف معني بررسي و تبيين کند.
«توصيف مرحله اي است که با ويژگيهاي صوري متن همچون واژگان ، دستور و ساخت هاي متني سر و کار دارد و سعي در تحليل اين مؤلفه ها در يک متن بدون توجه عميق به معنا دارد» (فرکلاف ، ١٣٧٩: ١٧١) ٣-١-١- عناوين (نام گزيني) يکي از شگردهايي که در طنزپردازي با وجود اهميت بسيار، در تحقيقات ادبي مورد غفلت واقع شده است ، تکنيک نام گزيني براي عنوان داستان ها و شخصيت هاي داستاني است .