چکیده:
نفوذ روایات اسرائیلی (به معنای اخص) که اصلیترین منبع آنها متون دینی یهود و نقلهای اهلِکتابِ نومسلمان بود، به منابع روایی و تفسیری مسلمانان، امری مسلّم است. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و انتقادی به بررسی تأثیر این روایات بر آراء فقهی مفسران پرداخته است. اعتماد کورکورانه برخی از مسلمانان به این روایات، نقل مکرّر و کتابت آنها در کتب روایی باعث گردید کثرت نقل بر عقل سیطره یافته، روایات مخالف با آموزههای قرآن کریم، مقبول اکثر مفسران و عالمان افتد. پیامد این پدیده، صدور احکامی فقهی بر پایهی آموزههای اسرائیلی بود. آنچه از محتویات سفر پیدایش به روایات اسلامی نفوذ یافت و بر آراء مفسران در حوزه فقه اثر گذاشت، در عرصه احکام زنان کاملاً مشهود است. باور أسفه السفهاء بودن زنان و وجوب نصب قیم برای آنها در امور مالیشان، قصاص نشدن مرد برای ضرب و جرح همسرش و ... احکامی از این دست هستند.
the influence of the Israeli narratives (in a special meaning) that the main source of which were the Jewish religious text and the narratives from the new Muslim of Ahl-Alketab, is certain. This research is a descriptive-analytical and critical method to study the effect of these narrations on the jurisprudential opinions of the commentators. The blind faith of some Muslims in these narratives, their frequent quotes, and their writing in narrative books defeated wisdom. The most commentators have accepted the narratives against the teachings of the Quran. The consequence of this phenomenon is the issuance of jurisprudence rulings based on these narratives. What influenced the Islamic narratives from the contents of the Genesis and influenced the opinions of commentators in the field of jurisprudence is evident in the field of women’s jurisprudence. Believing to: the women are silly, appointment of guardian for their finance, not punishing men for beating and injuring his wife and … are examples of that.
خلاصه ماشینی:
تفسیر پاسوکهای خلقت حواء در سفر پیدایش با توجه به معانی کلمه עצם (عِتصِم) در زبان عبری، دو ترجمه برای پاسوک 23 متصور است: الف- اگر עצם به معنی استخوان، ماهیت، ذات و خود، باشد (حییم، 1344ش، 404، مشکور، 1357ش، 2: 572)، ترجمه چنین خواهد بود: و آدم گفت همانا این ذات من (ازخود من) است.
بررسیها نشان میدهد شواهد موثق و متعددی مخالف این دیدگاه وجود دارد: اول- شواهد قرآنی مخالف خلقت حواء از دنده آدم دو دستهاند: 1- براساس آیاتی چون: الانعام: 98، الاعراف: 189، التوبة: 128، النحل: 72 و الروم: 21 که عبارت «مِن أنفُسِکُم» در آنها ذکر گردیده و مفسران الزاماً «مِن» را بعضیه فرض نکردهاند، «مِن» در النساء: 1 نیز چنین است.
نتیجه این که روایات مورد نظر از لحاظ محتوا، مخدوش و غیر قابل اعتناء هستند و با روایاتی که در رد خلقت حواء از دنده آدم صادر شده است نیز، متعارضاند (در قسمت 3-3-2 به آن اشاره خواهد شد).
3-4- سیر وضع روایات درباره حواء و راویان آنها یکی از منابع تحقیق تفسیر روایی در میان اهل سنت «موسوعة التفسیر المأثورة» است که حاصل تحقیق آن در مورد سرایت اسرائیلیات خلقت حواء به منابع روایی مسلمین چنین است (مرکز الدراسات، 2017م، 6: 8، 9: 536): شکل1- مراحل چهارگانه سرایت اسرائیلیات درباره خلقت حواء به منابع اسلامی به نظر میرسد تأثیر نقل و شهرت این کلام در افواه مسلمین و مفسران موجب گردیده تا در تفاسیر طبقات بعدی نیز بازنویسی شود.