چکیده:
در این پژوهش تلاش می شودابعاد نقش حقوق زنان در فضای شهری مورد واکاوی قرار گیرد. با توجه به ماهیت موضوع، پرداختن به مسئله حضور و مشارکت ازمنظر حقوق زنان و نه صرفاً ابعاد کیفیت فضای شهری از وجوه نوآوری این تحقیق به حساب می آید. برای این منظور از طریق مصاحبه و پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی بر روی 200 نفر از زنان مراجعه کننده به خیابان جمهوری اسلامی به عمل آمد و اقدام به جمع آوری داده های موردنیازشد. نوع تحقیق کاربردی بوده و تحلیل هااز طریق کمی سازی داده های کیفی وبا استفاده از نرم افزارSPSSصورت می گیرد. بر این اساس دودسته سنجه های معطوف به الزامات حضور و مشارکت زنان و تنوع حضور و مشارکت زنان در فضای شهری مورد پرسش قرار گرفت. بر اساس نتایج مشخص شد که اولا، امتیاز سنجه های منتسب به حقوق زنان(که بیانگر الزامات حضور و مشارکت زنان درفضای شهری است) بیشتر از امتیاز سنجه های منتسب به حق تفاوت(که بیانگر ضرورت وجود طیف متنوعی از زنان در فضااست) می باشد .ثانیاً، میان متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و مدت زمان اقامت در فضا با حق به شهر ارتباط معناداری وجود دارد. در بیشتر سؤالات، زنان پاسخگو به این موضوع اذعان کرده اندکه برای حضور در فضاهای عمومی محدودیت های جدی مواجه هستند. با استفاده از تحلیل مسیر برای عوامل مرتبط با حقوق و مشارکت زنان مشخص شد و دو سنجه تنوع حضور افراد باهدف گذران اوقات فراغت، فضاهای ویژه زنان کمترین تأثیررادارند. از سوئی دیگر، چهار سنجه تنوع فعالیت های جاری در فضا، امنیت، روشنایی مناسب فضا درشب و عدم وجود فضاهای پنهان، تنوع حضور افراد(باهدف خرید) بیشترین تأثیررا در حقوق و احساس مشارکت زنان دارا است.
In this study, an attempt is made to analyze the dimensions of the role of women's rights in the urban space. Due to the nature of the subject, addressing the issue of presence and participation from the perspective of women's rights and not just the dimensions of the quality of urban space is one of the innovative aspects of this research. For this purpose, through interviews and questionnaires, random sampling method was performed on 200 women referring to Jomhuri Eslami Street and the required data were collected. The type of research is applied and the analysis is done by quantifying qualitative data using SPSS software. Accordingly, two categories of measures focused on the requirements of women's presence and participation and the diversity of women's presence and participation in urban space were questioned. Based on the results, it was found that, firstly, the score of the criteria attributed to women's rights (which indicates the requirements for the presence and participation of women in urban space) is higher than the score of criteria attributed to the right to difference (which indicates the need for a diverse range of women in space). Second, there is a significant relationship between age, marital status, level of education and length of stay in space with the right to the city. In most of the questions, the women respondents admitted that they face serious restrictions on being in public. Using path analysis for factors related to women's rights and participation was identified and two measures of diversity of presence of people with the aim of spending leisure time, women's spaces are the least effective. On the other hand, the four measures of diversity of current activities in space, security, proper lighting of the space at night and the absence of hidden spaces,
خلاصه ماشینی:
از سوئي ديگر، چهار سنجه تنوع فعاليت هاي جاري در فضا، امنيت ، روشنايي مناسب فضا درشب و عدم وجود فضاهاي پنهان ، تنوع حضور افراد(باهدف خريد) بيشترين تأثيررا در حقوق و احساس مشارکت زنان دارا است .
اصلي ترين مانع تحقق کامل شهروندي در ايران را مي توان از يک سو به فقدان منابع و فرصت هاي اجتماعي در سطح کلان مربوط دانست که برتوانمندي جامعه براي پاسخگويي به نيازها و خواست هاي اعضاي خود باز مي گردد و از سوي ديگر به نبود آگاهي و شناخت ، مهارتهاي فکري و مشارکتي، وضعيت رفاهي مناسب ، عدم مشارکت و حضور در فعاليت هاي داوطلبانه و نوع ارزش ها و نگرش هاي افراد که بر توانايي اعضاي جامعه دلالت دارد.
محدوديت هاي زنان در استفاده از فضاهاي عمومي شهري بطور تاريخي، در قلمرو انديشه وحوزه ي نظر، نسبت به حقوق و تکاليف زن و مرد در همه ي فرهنگ ها برخورد آرا جريان داشته و جنسيت ، يکي ازمهم ترين عوامل تعيين کننده ي چگونگي تعادل در اين زمينه بوده است .
همچنين از بعد عدالت اجتماعي و عدالت حقوق شهروندي، زنان نيز مانند مردان بايد در فضاي شهري که شهروند آن محسوب مي شوند احساس راحتي و امنيت داشته باشند و حضور آنان در شهر بدليل ناامني ناشي از ضعف هاي شهرسازي محدود نشده باشد.
نتيجه گيري وپيشنهادات زنان چه به دليل مسائل فرهنگي و يا عدم احساس امنيت ، ساعات محدودتري را مي توانند در بيرون از خانه سپري کنند و همين خود يکي از محدوديت هاي جدي براي فعاليت اجتماعي و حضور آنها در فضاهاي شهري از جمله خيابان است .