چکیده:
به عقیدة حکما شناخت حق تعالی، از بالاترین کمالات انسانی است.این شناخت متضمن ابعاد مختلفی است. یکی از جنبههای شناخت خداوند، شناخت صحیح صفات اوست.این نوشتار، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای، میکوشد تا بهاین پرسش پاسخ دهد که «آیا اتصاف حق تعالی، به صفات فعلی جایز است؟». به منظور پاسخ بهاین پرسش به تقریر و تبیین معنا صفات فعلی، زمینه و عوامل پیدایش اعتقاد بهاین قبیل صفات، تفسیر حکما ازاین صفات و محذوراتاین نظریه مطرح و در نهایت، دیدگاه قابل قبول ارئه شده است. نتیجة حاصل از بررسی «نظریة صفات فعلی» چنین است که اگرچه حق تعالی در مرتبة فعل متصف به صفاتی میگردد اما صفات فعل به آنگونه که مشهور تفسیر میکنند، اولاً ریشه در فهم برخی محدثین سدههای نخستین از ظاهر بعضی روایت، دارد ثانیاً مستلزم انتقادات چشمگیری از جمله استناد ضعف و نقصان به حق تعالی است درحالیکه با بررسی تفسیر اهل حکمت از روایات مذکور، روشن میشود که آن روایات اساساً مستلزم پذیرش صفات فعلی نیستند همچنین روایاتی صریح خلاف ادعای قائلان به صفات فعلی وجود دارد که نشان میدهد صفاتی چون خالق، رازق و... عین ذاتاند.
According to Islamic philosophers, knowing the Supreme Being is one of the highest level of human spiritual perfection. Knowing the Supreme Being involves different dimensions. One aspect of knowing God is knowing His attributes correctly. Adopting a descriptive-analytical method, the present article attempts to answer the question: Is it legitimate to describe the Supreme Being with attributes of the act? In order to answer this question, we define the meaning of attributes of the act, explain the context and factors contributing to belief in such attributes, present the interpretation of the Islamic philosophers of these attributes and the limitations of this theory and finally, offer an acceptable view. The result of the study of the "theory of attributes of the act" reveals that although the Supreme Being is described by some attributes of the act, the way these attributes are understood firstly is rooted in popular interpretation of some early narrators, and secondly is subject to some significant criticism like weakness and deficiency of the Almighty Allah. A survey of the interpretations of the Islamic philosophers from these narrations shows that they do not necessarily require the acceptance of attributes of the act. Besides, there are some narrations that show some attributes of the act like Creator, All-provider, etc. are exact representation of the Essence of God.
خلاصه ماشینی:
به اقتضای علیت و سنخیت میان علت و معلول و نیز از آن جهت که معطی کمال ، فاقد آن نیست ، پس هر کمالی که در مخلوقات (یعنی مقام فعل باری تعالی ) باشد در مقام ذات حق ، به نحوی عالی تر، کامل تر و بسیط تر وجود دارد؛ افزون بر آن ها٣، کمالاتی نیز در مقام ذات وجود دارد که در مقام فعل ظهور نکرده اند(ملاصدرا، اسرار الآیات ، ص ٤١) مثلا اگر رحمت در عوالم امکانی ، ظهور می کند، در مقام ذات همان کمال به برترین و شدیدترین نحو وجود دارد درحالی که صفات فعلی ، پس از انتزاع از معلول به خداوند نسبت داده می شود و ذات خالی از آن صفت است .
نشریۀ علمی آینۀ معرفت ، سال بیست و یکم ، شمارٔە شصت و شش ، بهار ١٤٠٠ __________________________________________________________________________________________ اگر در رداین محذور گفته شود: اسناد صفاتی که مستلزم نقص و محدودیت خداوند است ، جایز نیست بلکه تنها صفات کمالی را می توان به خداوند نسبت داد، در پاسخ می گوییم : بنابراین باید هر کمالی که در ممکنات است ، در حق تعالی ، به نحو بسیط و نامتناهی عین ذات باشد و از جمله آن ها کمالاتی است که با عنوان صفات فعلی ، یاد می شود، واین همان مقصود ماست است ، زیرا می خواهیم اثبات کنیم که اگر مثلا رزق بر مقام فعل الهی ، صادق است و کمال به شمار میرود، بالاترین مرتبۀ آن ، عین ذات حق تعالی بوده و افراز این کمال از سایر کمالات ذاتی و قول به زیادت آن بر ذات ، قابل قبول نیست .