چکیده:
تئاتر و اجرا با به کارگیری و ترکیب تصاویر و الفاظ به خلق فضای نمایشی میپردازند. فضای نمایشی توسط تخیل مخاطب دریافت و تبدیل به نشانههایی میشود که معانی و مفاهیم نمایش را به او منتقل میکنند. دراماتورژی فضا معمولا با ترکیب، سازماندهی و پردازش پیوند دارد؛ راهکاری که طراح صحنه را بهعنوان یکی از ارکان اصلی شکلگیری اجرا جهت تالیف از طریق تعریف فضا مطرح میسازد. بررسی مفاهیم نمایشنامه، تجسم بخشی و قراردادن این مفاهیم در زمینههایی گستردهتر با زبان تصویر و فضا، جایگاهی با عنوان دراماتورژی طراحانه را به وجود میآورد که اساس کار آن تاویل، شالودهشکنی و پیریزی و تالیف جهانهای تازه است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به سوال اصلی چگونگی عبور از متن نوشتاری به تولید متن نانوشته و متن اجرا، با اتکا به فرضیه اثر بخشی اندیشه شالوده شکنی در شکل گیری دراماتورژی طراحانه در اجرا است. خوانشهای دریدا مستلزم توجهی دقیق به گواه متنی و تناقضی منطقی است که جریان نوشتار در آنجا میتواند اقدام تاویلگر در طلب یک معنای متحد را مختل سازد و از طریق بازخوانی تقابلهای دوگانه، لایههای پنهان درونمتنی، بینامتنیت، حضور و غیاب، دیفرانس، بازی با معناها و نشانهها، پیوندها و گسستهای متنی، مفاهیم تازهای را از درون خود متن، متبلور نماید. مقالهی حاضر پژوهشی کیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و سایت های معتبر اینترنتی است که ضمن ارائه الگویی جهت خوانش متن، به چگونگی استخراج تصاویر و پی ریزی نظام های دیداری نامتعارف میپردازد. بیشک در چنین پژوهشهایی، پیوند ساختارهای نظریه-عمل، همسو با یکدیگر، میتوانند الگوها و فرمهای تثبیتشدهی، اجراهای گذشته نمایشهای کلاسیک را دگرگون نمایند.
Theatre and performance create a theatrical atmosphere by
using and combining images and words. The theatrical atmosphere
is perceived by audience’s imagination and changes to meaningful
signals that convey the meaning of the play to them. Space dramaturgy
is usually associated with composing, organizing, and processing; A
solution that introduces the scenographer as one of the main pillars of
shaping the performance for writing through the definition of space.
Examining the concepts of the play, visualization, and putting these
concepts in broader contexts with the language of image and space,
forms the basis of a Scenographic dramaturg, whose the base of work
is interpretation, deconstruction, creation and writing new worlds.
The present study seeks to answer the main question of how to move
from written text to production of unwritten text and performance
text, relying on the hypothesis of the effectiveness of the idea of
deconstruction theory on the formation of Scenographic dramaturgy
in performance. Derrida ‘s studies require a careful consideration of
the textual evidence and the logical contradiction that the flow of
writing can interfere the interpreter’s attempt to get a united meaning
and crystallize new concepts from the text itself by re - reading
the dual contrasts, hidden layers within the text, intertextuality, the
presence and absence, differentiation, playing with meanings and
signs, links and textual breaks. The present research aims to improve
the knowledge of designing in organizing the theatrical atmosphere
by conducting an interdisciplinary study in order to get acquainted
with the infrastructure of foundation - breaking to pass from the
written text to the production of unwritten text and text of the
performance space. The present dissertation is a qualitative research
based on library resources and reputable Internet sites. Undoubtedly,
in such studies, the interconnectedness of theory – practice structure,
alongside each other can transform fixed patterns and forms, even of
the past performances of classical plays.
خلاصه ماشینی:
دراماتورژي طراحانه ، شالوده شکني ، ژاک دريدا، فضا، تئاتر درآمد دراماتورژي براي پردازش مناسبات صحنه اي اجرا (تمام عناصر ميزانسن ) هم براي کمک به بازي هر چه بهتر بازيگران و عوامل اجرا و هم کمک به جذب و درک بهتر مخاطب از اجرا، ضرورت دارد و اين امکان با شالوده شکني از متن اصلي نمايشنامه و رسيدن به متن دوم يا همان متن اجرا (پرفرمنس تکست ) که متني دراماتورژي شده و بصري است ، ميسر خواهد بود.
بررسي تمامي مفاهيم موجود در نمايشنامه ، تجسم بخشي و قراردادن اين مفاهيم در زمينه هايي گسترده تر با به کار بردن زبان تصوير و فضا جايگاهي با عنوان دراماتورژي طراحانه را به وجود مي آورد که کار او تاويل ، شالوده شکني و پي ريزي و تاليف جهان هاي تازه است .
بخش دوم به انديشه ژاک دريدا در ارتباط با شالوده شکني و بخش سوم به بررسي دراماتورژي طراحانه با توجه به اين نظريه مي پردازد و با ارائه مولفه هاي موثر در خوانش شالوده شکنانه براي نيل به درام پردازي بصري با انجام مطالعه موردي ، مسير دراماتورژي در حوزه عمل را هموار مي سازد.
دراماتورژي براي پردازش مناسبات صحنه اي اجرا (تمام عناصر ميزانسن )، هم براي کمک به بازي هر چه بهتر بازيگران و عوامل اجرا و هم کمک به جذب و درک بهتر مخاطب از اجرا، ضرورت دارد و اين امکان با شالوده شکني از متن اصلي نمايشنامه و رسيدن به متن دوم يا همان متن اجرا (پرفرمنس تکست ) که متني دراماتورژي شده و بصري است ، ميسر خواهد بود.