چکیده:
این مقاله با هدف تبیین نقش حضرت ابراهیم(ع) در مدیریت بحرانهایی که ایشان با آنها روبهرو بود درصدد است تا الگوی مدیریت بحران آن حضرت را با بهرهگیری از ابعاد چرخه سامانه مدیریت بحران جامع ارائه کند. مطالعه موردی سیره حضرت ابراهیم(ع) به این دلیل حائز اهمیت است که ایجاد الگوی مدیریت بحران آن حضرت میتواند الگوی مناسبی برای مدیریت بحران در سازمانهای امروزی بهطور عام باشد. روش پژوهش بهلحاظ هدف، کاربردی و چگونگی گردآوری اطلاعات نیز توصیفی ـ تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی و مطالعه متون و اسناد است. این پژوهش با رویکرد کیفی ـ پدیدارشناسانه و با استفاده از روش تحلیل هرمونتیک در مطالعه متون در مشخصکردن ابعاد و مؤلفههای مدیریت بحران حضرت ابراهیم(ع) با بهرهگیری از ابعاد چرخه سامانه مدیریت بحران جامع با توجه به مؤلفههای پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی سعی کرده است. نتایج تحلیل نشان داد مدیران با داشتن ذهنی کلنگر میتوانند در سازمان خود مشکل اصلی را شناسایی، و با ایجاد بحرانی عمدی، بحرانهایی را مهار کنند که پنهان و راهبردی است و در رفع آن بحران اقدام کنند.
This study is intended at identifying the method of Prophet Ibrahim (AS) in managing the crises he faced, in order to design the model of his crisis management by referring to the dimensions of the comprehensive crisis management system cycle. A case study of the life story of Prophet Ibrahim (AS) can be important in that the creation of a crisis management model of this Prophet can present a good model for crisis management in today's organizations in general. This applied research follows a descriptive-analytical method for data collection. Review the related texts and documents contains the tool for data collection. Througha qualitative-phenomenological approach using hermeneutic analysis method, this research reviews the texts for identifying the dimensions and components of crisis management of Prophet Ibrahim (AS) using the dimensions of the comprehensive crisis management system according to the components of prevention, preparedness, response and reconstruction. The results of the analysis revealed that through a clear mind, managers can identify the main challenges in their organizations, and take action to resolve the crises by creating a deliberate crisis, control strategic hidden crises.
خلاصه ماشینی:
امروزه در حالیکه رویکردها و الگوهای بسیاری در حوزه بحران داریم (محمدی سیرت و قاسم پور، ١٣٩٤: ٨٤ ـ ٦٩) به دلیل آمیختگی با فرهنگ غربی به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای مدیریتی ممالک اسلامی نیست ؛ از این رو امروزه کمبود تفکر ناب اسلامیکه بتواند در عمل ، بحرانها را صحیح رهبری کند، بیشتر از قبل احساس می شود(مولایی نیا و نجات بخش اصفهانی، ١٣٩٦: ٧٢ ـ ٥٥)؛ در واقع قرآن کریم که بزرگترین هدیه الهی است (ناظم بکائی و همکاران ، ١٣٨٩: ٩١ ـ٨٠) فقط برای زمان و مکان خاصی نیست ، بلکه برای حل بحرانهای جوامع و نیازهای آن ها می تواند راهکارهای اثر بخشی را ارائه کند (خطیبیکوشکک ، ١٣٨٤: ٥٨ ـ ٣٥) و میتواند بهترین و متعالیترین راه هدایت جوامع را از این کتاب عظیم برداشت کرد (مولایی نیا و نجات بخش اصفهانی، ١٣٩٦: ٧٢ ـ ٥٥).
با توجه به این مطالب در این مقاله به بررسی مدیریت بحران حضرت ابراهیم (ع ) و نیز مقایسه و طراحی الگوی مدیریت بحران ایشان پرداخته میشود: در جامعه حضرت ابراهیم (ع ) که به نظر مردم ، بحرانی در آن نبود (مردم به آن عادت کرده بودند و آن را طبیعی قلمداد میکردند) یا به واقع آن را نمیدیدند، آن حضرت با شکستن بتها در واقع بحران بیهوده پرستی را به آنان گوشزد، و با ایجاد بحرانی عمدی در رفع آن بحران بنیادی سعی کرد، پس در سازمانهای کنونی نیز ممکن است وضع درون سازمان به نظر کارکنان عادی قلمداد شود و به آن عادت کنند و هیچ وقت به آن پی نبرند (مثال : عدم خلاقیت محوری کارکنان )؛ پس مدیر امروزی اگر سیستمی سازمان خود را رصد کند، خواهد توانست وضعیتهایی را که در آن بحران هست ، ولی آن بحران نمایان نشده است (کارکنان ، آن شرایط را طبیعی می پندارند و شاید توانایی کشف آن را ندارند.