چکیده:
در سالهای اخیر شیوع بیماری اماس در کشور روند رو به رشدی را طی کرده است، بهطوریکه میتوان ایران را جز کشورهایی با شیوع بالا در نظر گرفت. اگرچه بیماری اماس یک بیماری بیولوژیکی است، نشانگان روانشناختی ناشی از آن میتواند بسیاری از وجوه زندگی روزمرۀ مبتلایان را دگرگون سازد، لذا بهکارگیری مداخلات روانشناختی در جهت تعدیل و بهبود محدودیتهای تحمیلشده در زندگی بیماران، امری ضروری مینماید. در پژوهش پیشرو اثربخشی اجرای فن مرور خویشتن در کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی در بین بیماران مبتلابه اماس مورد ارزیابی قرار گرفته است. این پژوهش در قالب طرح نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون و پسآزمون و با گروه گواه انجام گردیده است که در آن نمونۀ موردنظر متشکل از 26 بیمار مبتلابه اماس، بهصورت در دسترس از میان اعضای انجمن اماس ایران انتخاب و پس تقسیم به دو گروه آزمایشی و گواه در پژوهش حاضر شدند. پس از پاسخگویی به آزمون DASS21 افراد حاضر در گروه آزمایش در 3-4 جلسه مداخله با بهکارگیری روش مرور خویشتن حضور به هم رساندند. جلسات بهصورت هفتگی و با میانگین زمانی 60-90 دقیقه در هر جلسه برگزار شد. افراد گروه گواه تحت مداخلۀ شناختی قرار نگرفتند. نتایج حاکی از تأثیر معنادار بهکارگیری این رویآورد در کاهش افسردگی (میزان معناداری0/044) بود. در متغیرهای اضطراب و تنیدگی تأثیر معناداری گزارش نشد.
In recent years, the widespread of MS in Iran has increased to a point that it can be enumerated as a country with high prevalence. Although MS is known as a biological disease, its mental symptoms can affect many aspects of everyday life. Therefore applying psychological interventions to adjust and improve the restrictions imposed into the lives of patients, is essential. This study evaluates the efficacy of therapy sessions using” The Self-review Technique” in reduction of depression, anxiety and stress on patients with MS in a semi-experimental design with control and experimental group and consists of pre and post testing. 26 members of MS society of Iran were selected through convenience sampling and were divided into control and experimental groups by accident. After responding to DASS21, experimental group received therapy sessions based on “Self-review Technique” for about 3-4 weeks. Every week consists of one therapy session with the duration of sixty to ninety minutes. Control group did not receive cognitive therapy. The results show that this approach has decreased depression significantly (0.044) and did not made meaningful changes on anxiety and stress.