چکیده:
نتایج پژوهشها نشان میدهد که توانمندسازی خانواده، به گونهای است که نقش خانواده در قالب گروه بتواند اعضایش را در موقعیتهای مختلف زندگی به شکلهای گوناگون دچار تحول کرده و به سطحی از رضامندی برساند. پس الگوسازی مبتنی بر سازوکارهای روانشناختی خانواده میتواند در تغییر و ایجاد رواندرستی و رضامندی زوجین از طریق برنامههای آموزشی خانوادهمحور مؤثر باشد. بنابراین بیتوجهی به این مسأله میتواند بار زیادی از مشکلات را بر فرد و جامعه تحمیل کند. از اینرو بررسی متغیرهای روانشناختی میتواند به فهم بهتر تأثیر مداخلات خانوادهمحور و افزایش رواندرستی اعضای خانواده و رضامندی زوجین بینجامد. از اینرو هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخله روانشناختی خانوادهمحور بر رواندرستی و رضامندی زوجیت مادران باردار شهر تهران بود. روش این پژوهش نیمهآزمایشی بود. جامعه آماری را کلیه زنان باردار سه ماه اول تشکیل میدادند که برای مراقبتهای دوران بارداری به بیمارستان مدائن تهران مراجعه نمودند، که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس30 مادر بهطور تصادفی انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه مداخلهای و گواه جایگماری شدند. مادران مقیاس رضامندی زوجیت افروز و رواندرستی را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. سپس آموزش روانشناختی خانواده- محور برای گروه مداخله در مدت 16 هفته و هر جلسه120 دقیقهای ارائه شد. دادهها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آموزش روانشناختی بر افزایش رواندرستی و رضامندی مادران باردار گروه مداخلهای نسبت به گروه گواه بود (0/05>P). نتایج: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که، آموزش مادران میتواند تأثیر بهسزایی در بهبود شاخصهای متعدد باروری، بارداری و نیز سلامت نوزاد به شکل مثبت داشته باشد.
The results of the studies indicate that family empowerment is such a way that the role of the family as group can differently change its members in different circumstances to get to a level of satisfaction. Therefore, modeling based on family psychological mechanisms can improve mental health and marital satisfaction through family-oriented psychological interventions. As a result, ignoring such an issue puts a lot of burden on individuals and society. Consequently, investigating the psychological variables can help better understanding the effectiveness of family-oriented psychological interventions and promote mental health of family members and marital satisfaction. Therefore, the present study aimed to investigate the effect of family-oriented psychological interventions on pregnant mothers’ mental health and marital satisfaction in Tehran city. The research method was quasi-experimental. The statistical population comprised of all pregnant women who were in their first quarter of gestation and referred to Madaen Hospital for gestation cares. From them, 30 pregnant mothers were chosen by available sampling and were randomly assigned to experimental and control groups. Mothers filled in GHQ-28 and AMSS in pre- and post-test and experimental group received family-oriented psychological interventions for 16 sessions and each session took 2 hours. The data were analyzed using MANCOVA. The findings revealed the effect of using psychological intervention on improving mental health and marital satisfaction of pregnant women in experimental group, compared with control group (P