چکیده:
بازخوانی کاربست قرآن مجید در انقلاب اسلامی بر اساس اندیشه سیاسی بنیانگذار انقلاب کبیر آن، حضرت امام خمینی قدس سرّه، هدف مقاله حاضر است. با توجه به اینکه انقلاب اسلامی برآمده از قرآن و دارای پیام جهانی و عرصه کارزار با دشمنان داخلی و خارجی بوده، در مقاله حاضر به کاربست آموزههای قرآن مجید در سه عرصه ملی، جهان اسلام و جهانی پرداخته است. این کار با بهرهگیری از روش استقرا انجام شده است. یافته تحقیق حکایت از آن دارد که امام خمینی توانسته است با «تطبیق» حوادث و جریانات گوناگون و پیچیده، بر آیات قرآن مجید، تحلیلهای دقیق و راه حلهای کارگشا ارائه نماید. از آنجا که امام خمینی بر اساس یک سیستم نظری این روش را ارائه نموده و به صورت عملی آن را به کار بسته، میتوان از آن در تحلیل و بررسی حوادث نوپدید سیاسی و اجتماعی و نیز اسلامیسازی علوم انسانی و مخصوصا علوم سیاسی استفاده نمود.
الهدف من تدوین هذه المقالة هو طرح قراءة جدیدة حول تطبیق المبادئ القرآنیة فی الثورة الإسلامیة بالتأکید علی الفکر السیاسی للإمام الخمینی(ره).
الثورة الإسلامیة انبثقت من مبادئ قرآنیة وحملت معها رسالة عالمیة وکانت مضمارا للصراع مع الأعداء فی داخل البلاد وخارجها، ومن هذا المنطلق تطرق الباحث فی هذه المقالة إلی بیان کیفیة تطبیق التعالیم القرآنیة فی ثلاثة مجالات هی جمهوریة إیران الإسلامیة والبلدان الإسلامیة والعالم، معتمدا علی أسلوب الاستقراء. نتائج البحث دلت علی أن الإمام الخمینی(ره) تمکن من تحلیل الأمور بدقة وطرح حلولا ناجعة علی ضوء تطبیق التعالیم القرآنیة علی مختلف الأحداث المعقدة ؛ وبما أنه طرح هذا النهج الفکری وفق نظام نظری وطبقه بشکل عملی، لذا بإمکاننا الاعتماد علیه فی تحلیل الأحداث الجدیدة ضمن شتی المجالات السیاسیة والاجتماعیة، وأیضا یمکن اتخاذه کوسیلة لأسلمة العلوم الإنسانیة ولا سیما السیاسیة منها.
The aim of the present article is to re-explore the application of the Holy QurÞÁn in the Islamic Revolution on the basis of political thoughts of its great founder, grand Ayatollah Khomeini. Regarding the fact that the Islamic Revolution has its roots in the QurÞÁn and is of a global message and of an arena for fighting against internal and external enemies, the present article has dealt with the application of the Qur’anic teachings in three realms: national, the Islamic world, and the world, drawing upon the inductive method. The findings of the research reveals the fact that Imam Khomeini has managed to give a careful analysis and provide instructive answers to the complicated problems by making a correspondence between the varying complicated events and happenings with the verse of the Holy QurÞÁn. Since Imam Khomeini has presented this approach on the basis of a theoretical system and has applied it in practice, it can also be used in the study and analysis of the emergent political and social events as well as the Islamization of humanities, especially of political sciences.
خلاصه ماشینی:
شخصی به امام خمینی1 نوشته بود بر اساس فرمایش قرآن، خداوند سلطنت و حکومت را به هركس که بخواهد، اعطا میکند: «تُؤْتِى الْمُلْك مَنْ تَشاء»(آل عمران(3): 26)، اکنون هم خداوند قدرت را به شاه داده است، حال چرا شما با او مخالفت مىكنيد؟ امام خمینی، بنا به گفته خودشان، به آن شخص اصلاً جواب ندادند، اما توضیح دادند که اين سخن و این اعتقاد، برابر با تكذيب قرآن است.
امام خمینی چنین استدلال کردند که سلطنت فرعون و نمرود را هم خداوند به آنها داده بود، پس چرا حضرت موسى و حضرت ابراهیم8 با آن حکومتهای طاغوتی مخالفت كردند؟(امام خمینی، 1378، ج3، ص348) میبینیم که با درنظرنگرفتن مقصد و هدف قرآن و تطبیق ناقص و نداشتن نگاه متعالی به قرآن، این کتاب آسمانی به آسانی به نفع ظالمین قابل مصادرهشدن است.
امام خمینی با تطبیق این آیه بر جهان اسلام که همه برادر یکدیگرند، راه حل مشکلات جهان اسلام را هم عمل به همین آیه میداند و میفرماید: (ix) ما بايد بيدار باشيم و بدانيم كه اين حكم الهى يك حكم سياسى است كه اگر ملتها و دولتهای مسلمان با هم برادر باشند و برادرانه و با نظر محبت و دوستانه با هم رفتار كنند، هيچ يك از ابرقدرتها نمیتواند به آنها تجاوز کند(امام خمینی، 1378، ج13، ص134-131).
(x) امام خمینی1 در این زمینه آیه اخوت را بر انقلاب کبیر اسلامی ایران تطبیق میدهد و میفرماید همانطور که ملاحظه کردید، وقتی ملت ايران با هم متحد شدند و برادروار با هم و در كنار هم بودند و به برادرى اسلامى خود توجه داشتند، قدرتهاى بزرگ نتوانستند در مقابل آنها مقاومت کنند(همان، ص132).