چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر سرمایه روان شناختی مثبت گرا بر سبک زندگی توسعه دهنده سلامت و خودتنظیمی در دختران نوجوان افسرده بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است؛ جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه یک و دو شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بودند که پس از غربالگری با استفاده از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ (۱۹۹۰) و سبک زندگی توسعه دهنده سلامت (۱۹۹۷) 30 دختر نوجوان افسرده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 دختر) و گرواه (15 دختر) کاربندی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به صورت گروهی مداخله مبتنی بر آموزش سرمایه روان شناختی مثبت گرا لوتانز و یوسف (2004) را دریافت کردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازههای مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله سرمایه روانشناختی مثبت گرا بر سبک زندگی سلامت (32/ 5=F و 029/ 0=P)، نمره کل راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (74/ 6=F و 015/ 0=P)، مولفه باورهای انگیزشی (65/ 4=F و 040/ 0=P) و مولفه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (82/ 5=F و 023/ 0=P) موثر است؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که جلسات هشتگانه سرمایه روانشناختی مثبت گر توانسته است به میزان قابل توجهی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در نوجوانان را افزایش دهد و در نتیجه موجب بهبود سبک زندگی توسعه دهنده سلامت نوجوانان شود؛ با توجه به موثر واقع شدن این روش درمانی، استفاده گسترده از آن توصیه می شود.
Aim: The present study aimed to determine the effect of positive psychological capital on health-developing lifestyle and self-regulation in depressed adolescent girls. Method: The research was applied in terms of purpose and quasi-experimental in terms of the method with pre-test, post-test, and follow-up design, and a control group. The statistical population of the study consisted of female single and two-grade high school students in Tehran in the academic year of 1997-98. They were randomly assigned to two experimental groups (15 girls) and a control group (15 girls). The experimental group received eight 90-minute sessions in a training-based intervention group based on the psychological capital questionnaire by Luthans and Youssef (2004). We analyzed data using the repeated-measures analysis of variance. Results: The results indicated that the positive psychological capital intervention affected health lifestyle (F=5. 32, and P=0. 029) , the total score of motivational strategies for learning (F=6. 74 and P=0. 015) , motivational beliefs (F= 4. 65, and P=0. 040) , and self-regulation learning strategies (F=5. 82, and P=0. 023). The effect was stable in the follow-up phase. Conclusion: The results of the present study indicated that eight sessions of positive psychological capital could significantly increase self-regulated learning strategies in adolescents, thereby improving the adolescent health-developing lifestyle. Due to the effectiveness of this therapy, we suggest its extensive use.
خلاصه ماشینی:
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از شاپا (الکترونیکی) ٢٤٣٠-٢٧١٧ نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است ؛ جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه یک و دو شهر تهران در سال تحصیلی ٩٨-٩٧ بودند که پس از غربالگری با استفاده از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ (١٩٩٠) و سبک زندگی توسعه دهنده سلامت (١٩٩٧) ٣٠ دختر نوجوان افسرده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (١٥ دختر) و گروه (١٥ دختر) کاربندی شدند.
یافته ها: نتایج نشان تحویلیان ، برجعلی، مشایخ و کراسکیان ، ١٤٠٠) داد که مداخله سرمایه روان شناختی مثبت گرا بر سبک زندگی سلامت (٥٣٢=F و ٠٠٢٩=P)، نمره کل راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (٦٧٤=F و ٠٠١٥=P)، مؤلفه باورهای انگیزشی (٤٦٥=F و ٠٠٤٠=P) و مؤلفه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (٥٨٢=F و ٠٠٢٣=P) مؤثر است ؛ و این تأثیر تحویلیان ، فرحناز.
با توجه به این دیدگاه زمانی که افراد با یک حادثه ی منفی در زندگی روبرو میشوند، به جای آنکه توجهشان را به سمت حل مشکل معطوف کنند توجهشان را روی ناهمخوانی بین حالت موجود و وضعیت مطلوب متمرکز میسازند؛ ولز و متیوس (١٩٩٤) معتقدند که یک سبک تفکر خاص میتواند منجر به اختلال روانی به نام سندرم شناختی توجه ٢ شود، این سندرم شامل انواع سبک های مقابله ای از جمله تفکرات متورم (مثل فکر کردن به آرزوها، نشخوار فکری و نگرانی است )، گوش به زنگی نسبت به تهدید، سرکوب افکار و اجتناب که اثرات متضادی روی خودتنظیمی و کاهش تفاوت ها دارد (اسپادا و همکاران ، ٢٠١٥)؛ نشخوار فکری عمدتاً به عنوان یک راهبرد ناکارآمد تنظیم هیجانی ٣ در افرادی در نظر گرفته میشود که به دلیل مجهز نبودن به ابزار بهتری برای تنظیم هیجان به شکل انعطاف ناپذیری درگیر نشخوار فکری میشوند.