چکیده:
نظامی، مفهوم معاد را در کنار اصول دیگر اخلاقی و دینی مورد تاکید قرار داده است.او همچون دیگر شاعران، وابسته به نگرش خود به شکلی به مفاهیم دنیوی و اخروی در اشعار خود پرداخته است؛ اما نظامی به مفهوم معاد به شکل وسیع تر و کامل تر پرداخته است. اصل کلام نظامی، پوییدن برای رسیدن به حیات اخروی سعادتمندانه است؛ و معتقد است که نباید به زندگی دنیوی دل بست. او به افقی روشن و دنیایی برتر که همان زندگی اخروی و معاد است، چشم دارد؛ و در کنار آن از حقیقت های دنیای مادی و خوب و بد آن نیز سخن به میان می آورد. نظامی همواره در اشعار خود به این موضوع تاکید دارد که بازگشت آدمی به مبدا و اصل آفرینش است. او همچنین از هر فرصتی استفاده می کند تا اهمیت معاد و رستاخیز را در اشعار خود متجلی کند. معاد در کنار توحید و عمل صالح، پایه های فکری نظامی را تشکیل می دهند. در تاریخ شعر فارسی، هر یک از شاعران به تناسب نگرش و جهان بینی خود، به گونه ای دنیا و جهان مادی عصر خود را شناخته و به توجیه آن در شعرهایشان پرداخته اند، اما دید نظامی و نگرش و جهان بینی وی، درباره دنیا و آخرت، به طور کلی گسترده تر و کامل تر به نظر می رسد. گسستن از دنیا و تلاش برای دستیابی به حیات اخروی سعادتمندانه، مغز کلام و شعر نظامی است. او هر جا که از دنیای حاضر و اکنون آدمی سخن گفته، به آن دنیا و روز قیامت و مکافات هم اشارتی نموده است و همواره بازگشت آدمیان به اصل و مبدا آفرینش و معاد جسمانی آنها را متذکر می شود؛ در حقیقت، نظامی نه تنها واقعیت های دنیای مادی را می بیند و از نیک و بد آن سخن می گوید، بلکه فراتر از آن، چشم به دنیایی برتر و افقی روشن تر دارد. در این مقاله سعی شده است تا سیمای معاد در آثار نظامی و به ویژه مخزن الاسرار، بر اساس آیات قرآن و احادیث، تجزیه و تحلیل گردد و ارتباط آن با مقولاتی چون دین، دنیا، مرگ، عدل و مغفرت تبیین شود. در این مقاله سعی شده است تا عقیده و دیدگاه نظامی را درباره ی معاد ، و رابطه آن با مفاهیمی چون دنیا و دین براساس پنج گنج او مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و اهمیت آنها را بیان کنیم..
خلاصه ماشینی:
اندیشه ی معاد و سرانجام آدمی از مهم ترین دغدغه های نظامی است که نه تنها در مخزن الأسرار بلکه در اثری چون خسرو و شیرین نیز او را آسوده نگذاشته است و در بخش سؤالات خسرو از بزرگمهر، این دل مشغولی را چنین می سراید: دگر ره گفت ما اینجا چراییم؟ کجا خواهیم رفتن وز کجاییم؟ جوابش داد و گفت: از پرده این راز نگردد کشف هم با پرده می ساز که ره دور است از این منزل که ماییم ندیده راه منزل چون نماییم؟ چو زین ره بستگان یابی رهایی بدانی خود که چونی وز کجایی ( نظامی، 1386:401) در اقبال نامه چنین می گوید: جهانی چنین خوب و خرم سرشت حوالت چرا شد بقا بر بهشت: ( نظامی، 1378: 5) نظامی این حقیقت را پذیرفته است که آدمی، آفریننده ای دارد و باید روزی به اصل و منتهای امید خود برسد: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ » ( مؤمنون 115) مرگ و آخرت اندیشی نظامی مؤیّد همین آیه است: روز بیاید که روارو زنند سکه ی ما بر درمی نو زنند تازه کنند این گل پرکنده را باز هم آرند پراکنده را ای که ز امروز نه ای شرمسار آخر از آن روز دگر شرم دار ( نظامی، 1363: 119) روز آخرت و روز پاداش و حساب، روزی که گل پرپر شده ی وجود آدمی، باز مجموع می شود و در حقیقت، معاد جسمانی بشر روی می دهد « إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ ۚ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ» (یونس/4) نظامی به روز رستاخیز و دنیای دیگر اعتقاد دارد و برای اینکه آدمی را متوجّه دنیای دیگر کند، چهره ی ناپسند و ناپایدار جهان را در شعرش تصویر می کند و بارها این مسأله را به مخاطب گوشزد می کند که آنچه را دنیا به عنوان نعمت و آسایش در اختیار انسان قرار می دهد، سرانجام روزی برای او نقمت و عذاب خواهد شد.