چکیده:
گرچه خطمشیهای ملی انرژی در دهۀ گذشته بر آزادسازی بازارها در ایران متمرکز بوده است، در حال حاضر، حکمرانی مشارکتی به عنوان مدل جدید خط مشیهای توسعۀ انرژیهای تجدیدپذیر برگزیده شده و تعاملات جدیدی میان نقشآفرینان دولتی و غیردولتی ایجاد کرده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی موردکاوی و پس از 25 مصاحبۀ نیمهساختاریافته با سیاستگذاران، مدیران سازمانها و شرکتها، انجمنها و سرمایهگذاران به ارائۀ مدل توسعۀ مشارکتی و با رویکرد نهادی در ایران پرداخته است. الگوی مشارکت احصایی، فرایندی است که با انگیزههای مشارکت آغاز میشود و چرخۀ مشارکت را با تعامل مؤثر به حرکت درمیآورد. این چرخه با حل تعارضات، اعتمادسازی و ایجاد تعهد میان نقشآفرینان موجب تقویت بیشتر فرایند مشارکت و دستیابی به نتایج مطلوب میشود. در این مدل، نقش دوگانه نهادهای شناختی، هنجاری و رسمی بهعنوان عامل پیشرفت و به طور همزمان، عامل توقف در مسیر توسعه تشریح شده است. دولت، با وضع قوانین تشویقی و تضمینی، انگیزه سرمایهگذاری در این بخش را ایجاد کرده است؛ اما برخی از موانع نهادی هنجاری و شناختی، مانند تضاد منافع، عدم تعهد دولتمردان و عدم اعتماد بخش خصوصی موجب کاهش سرعت توسعه شده است. راهکارهای پیشنهادی، استفاده از ابزارهای تعهد (کمپینها، ائتلافات و انجمنها)، مشارکت ارگانهای دولتی در پرداخت هزینه و سود اجتماعی، واقعیسازی قیمت حاملهای انرژی و استفاده از ترکیب خطمشیگذاریها در سمت تقاضا همانند سمت عرضه، شناسایی شدند.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با استفاده از روش کيفي موردکاوي و پس از ٢٥ مصاحبۀ نيمه ساختاريافته با سياست گذاران ، مديران سازمان ها و شرکت ها، انجمن ها و سرمايه گذاران به ارائۀ مدل توسعۀ مشارکتي و با رويکرد نهادي در ايران پرداخته است .
دولت ، با وضع قوانين تشويقي و تضميني ، انگيزه سرمايه گذاري در اين بخش را ايجاد کرده است ؛ اما برخي از موانع نهادي هنجاري و شناختي ، مانند تضاد منافع ، عدم تعهد دولتمردان و عدم اعتماد بخش خصوصي موجب کاهش سرعت توسعه شده است .
در خط مشي جديد، حکمراني مشارکتي ٥ به عنوان الگوي جديد توسعۀ انرژي هاي تجديدپذير برگزيده شد و تعاملات جديدي ميان نقش آفرينان دولتي شامل وزارتخانه ها و ارگان هاي دولتي مختلف ، سازمان هاي مردم نهاد، شرکت هاي خصوصي توليد و ساخت تجهيزات نيروگاهي و سرمايه گذاران احداث نيروگاه ايجاد شد.
اين نهادهاي جديد که براي تسريع فرايند توسعه و به صورت تعاملي ايجاد مي شوند، تأثير زيادي روي الگوهاي مشارکت نقش آفرينان در سازمان هاي حکومتي و غيرحکومتي دارند، آن ها را تغيير مي دهند يا منطبق بر سياست هاي جديد مي کنند.
(& Fuenfschilling ;٩١٣ĝ٨٩٦ :٢٠١٦ ,Geels (Truffer, 2014: 772ĝ791 بنابراين اين پژوهش سعي دارد تا با انجام يک پژوهش کيفي ، به استخراج مدل حکمراني مشارکتي توسعۀ تجديدپذيرها در ايران بپردازد و نقش نهادهاي رسمي ، شناختي و هنجاري را در اين مدل ، آشکار و آن ها را جزئي از بخش يکپارچه تحليل مشارکت کند.
Journal of Public Administration Research and Theory.