چکیده:
وابستگی اقتصادی کشورها به مصرف سوختهای فسیلی باعث تقاضای روز افزون برای عرضه با ثبات نفت و گاز شده است. از اینرو خطوط لوله انرژی به عنوان باثباتترین روش عرضه انرژی اهمیت بسیار یافته است. قفقازجنوبی علیرغم وسعت کمی که دارد منطقهای مهم برای انتقال انرژی محسوب میشود. اما با توجه به محدودیتهای جغرافیایی حاکم بر منطقه، خطوط لوله آن باید از مناطق مجاور به بازار مصرف برسد. ترکیه با استفاده بهینه از این وضعیت نه تنها تبدیل به مسیر ترانزیت انرژی قفقازجنوبی شده است بلکه بخشی از نیاز داخلی خود را نیز تامین میکند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسشها است که جایگاه ترکیه در ژئوپلیتیک انرژی قفقازجنوبی چیست؟ و این جایگاه چه پیامدهایی برای ایران دارد؟ با استفاده از دو مفهوم «کشور ترانزیت انرژی» و «کشور کانون انرژی» این فرضیه بررسی شده است که ترکیه تبدیل به کشوری ترانزیتی در قبال قفقازجنوبی شده است. سپس در قالب چارچوبی مفهومی از ژئوپلیتیک انرژی و نظریه نئورئالیسم استدلال شده است که بدون مشارکت ایران در طرحهای انتقال انرژی نفوذ منطقهای آنکارا در مقایسه با تهران به ویژه در ابعاد اقتصادی افزایش خواهد یافت. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی و باستفاده از منابع اینترنتی و کتابخانهای تدوین شده است.
Countries Economic dependency on fossil fuels caused to increasingly demand for stable supply of oil and natural gas. Therefore, energy pipelines are acquiring increasingly greater significance as the most stable supply method. Despite the limited extent of south Caucasus, it Considered as an important region for the energy transition. by taking geo-restrictions into account, the pipelines of the region should transfer from neighbor areas to reach the Consumption markets. Turkey by optimal use from a mentioned condition not only has become a transit country but also has supplied domestic consumption as well. This naturally begs the following question. What is Turkey's placement in Geopolitics of energy at the south Caucasus? and what is the implication of this situation for Iran? By applying the concepts of "Energy Hub Country" and " Energy Transit Country" has argued that Turkey is a transit country for the Caucasus. the initiative of energy transition from turkey without the participation of Iran caused to reduce Tehran Influence in compression with Ankara, Especially in Economic arena. This assumption is examined by applying the framework of geopolitics of energy and neorealism theory in International relations. This study used descriptive analytical method.
خلاصه ماشینی:
ترکيه با استفاده بهينه از اين وضعيت نه تنها تبديل به مسير ترانزيت انرژي قفقاز جنوبي شده است ، بلکه بخشي از نياز داخلي خود را نيز تأمين ميکند.
براي افزايش قدرت ملي دو کشور است ؛ اما از قوه زيرا انتقال انرژي از طريق خطوط لوله علاوه بر اين به فعل در آمدن بخشي از اين قابليت ها به طرح هاي که يک مسئله فني و جغرافيايي است با ملاحظات انرژي و خطوط انتقال آن در قفقاز جنوبي بستگي سياسي و منافع اقتصادي کشورهاي ذينفع نيز در دارد؛ اگرچه موقعيت جغرافيايي ترکيه در مجاورت ارتباط است .
جمهوري آذربايجان نيز در تمايل سياسي کشورهاي آسياي مرکزي و قفقاز بعد کنار سواحل دريا خزر کشوري محصور در خشکي از فروپاشي شوروي اشاره کرد که همواره به دنبال محسوب ميشود که از مقادير قابل توجهي منابع تنوع بخشي به مسيرهاي صادرات انرژي و کاهش فسيلي برخوردار است (:٢٠١٩ ,Isayev &Aslanli وابستگي خود به روسيه بوده اند (٢٠١٢ ,Wigen).
اما اساسا استراتژي انرژي ترکيه تا حد زيادي وابسته در قالب نگاه رئاليستي سؤال اصلي فقط اين نيست به موقعيت جغرافيايي اين کشور است ؛ زيرا ترکيه که ايران در قبال صادرات گاز به ترکيه چه مقدار به لحاظ جغرافيايي در همسايگي مناطقي قرار دارد پول دريافت ميکند، بلکه سؤال هايي مهم تر به اين (حوزه خزر، خاورميانه و روسيه ) که روي هم رفته شکل مطرح ميشود که ترکيه در قبال واردات گاز ٧٢ درصد منابع اثبات شده گاز جهان و ٧٣ درصد از ايران و قفقاز چه دستاوردهايي کسب خواهد کرد؟ ذخاير اثبات شده نفت جهان را در اختيار دارند -Re) public of Turkey Ministry of Foreign Afairs, 6.