چکیده:
افزایش طلاق در ایران در حالی تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده است که فقدان الگوی سیاستگذاری در این حوزه منجر به اقدامات آنی، مقطعی و فاقد اثربخشی لازم و نیز موازیکاریهای زیاد و بینتیجه شده است. این موضوع علاوه بر مسئله اجتماعی، مسئلهای فرهنگی نیز شده است، بنابراین نیازمند یکپارچگی و برخورداری الگویی ازپیشتعیینشده است. این مقاله با الهام از نظریه اسپریگن به دنبال سیاستی فرهنگی اجتماعی است تا به طراحی الگویی دست یاید که اگر نتواند مشکل طلاق را کاهش دهد، دست کم به طراحی سیاستی جامع با عنوان ازدواج سالم بپردازد. به این منظور محقق با استفاده از اطلاعات موجود و دادههای مستخرج از مطالعات مرتبط با طلاق در حوزه اجتماعی و روانشناسی و بررسی نقاط و قوت و ضعف آنها، پس از طرح علل مهمتر، به ارائه راه حل مناسب در این زمینه پرداخته تا بتواند آیندهای بهتر برای جامعه ایران در حوزه ازدواج ترسیم نماید.
The increase in divorce in Iran has become a social issue as the lack of policy-making in this area has resulted in immediate, cross-cutting and ineffective measures, as well as numerous parallel and repetitive actions. Since it has become a cultural issue in addition to a social issue, it requires a pre-determined unity and model. This article draws on Sprigen's theory following a social cultural policy to design a model that, if it cannot reduce the problem of divorce, at least a comprehensive policy design. With the title of Healthy Marriage. To this end, the researcher has attempted to provide an appropriate solution by drawing on existing research and data derived from studies of divorce in the social and psychological field and examining their strengths and weaknesses, after identifying the most important causes. In order to chart a better future for Iranian society in the field of marriage. In the endOf article has a social policy.
خلاصه ماشینی:
در اين شرايط با طبيعت ديگر شايد آن را زودرس هم کرده باشند و براي و غريزه چه رفتاري بايد کرد؟ آيا جوانان حاضرند کاهش فشار و تنش ناشي از عدم تعادل مذکور يک دوره «رهبانيت موقت » را طي کنند؟ اگر کامروايي جنسي و رفاقت و انس هاي عاطفي جواني حاضر باشد رهبانيت موقت را بپذيرد، آيا دو جنس را از تابعيت ارزش ها و هنجارهاي ميتوان مطمئن بود که در اثر ممانعت از اعمال گذشته آزاد کرده و روابط آزاد در اين زمينه ها را غريزه جنسي، آسيب ها و عوارض رواني سهمگين و خطرناکي به وجود نميآيد؟ زن و توليد مثل خواهند شد؟ خصوصا اگر بدانيم که تعداد زيادي از مردان نوجوان و جوان و مردان به دحوال راه خبيودشتررهاباقکيني نم م ويمرااه ند؛دويام اايزندکوه اج جمووانقان ت رو جوان حرفه آموزي نکرده اند و شاغل نيستند و در آزاد است که مشکلات زيادي دارد؛ مانند کاهش شرايط کنوني از ازدواج محروم اند.
بخشي از اين پژوهش ها به تدوين براي به دست آوردن شغل مناسب و دائمي و بسته هاي آموزشي پيشگيري از طلاق و و اثربخشي کسب درآمد بيشتر؛ کاهش ميزان بار تکفل ؛ آن بر طلاق عاطفي و رضايتمندي همسران امتناع درصدي از دختران از ازدواج دائم خصوصا پرداخته اند؛ از جمله پژوهش احمديخويي، مهداد دختراني که رفتار نامناسب شوهر با بانو را ديده و کشتيآراي (١٣٩٧)، پژوهش جعفري (١٣٩٦)، باشند يا آداب و رسوم همسري را مضر بدانند؛ قدسي، برآبادي و حيدرنيا (١٣٩٧)، وثيقيذاکر، نيازمند شدن بسياري از دختران به حرفه آموزي و داداشي و حياتي (١٣٩٦)، عباديراد و کريمينژاد اشتغال و خودکفايي اقتصادي؛ کاهش توليد مثل ؛ (١٣٩٦)، پاشنگ ، سليمينيا، مهراني و سوداگر پيدايش تعداد قابل توجهي خانواده تک والدي؛ (١٣٩٣).