چکیده:
با توجه به شرایط اجتماعی عصر حافظ، این شاعر توانا برای در امان ماندن از عواقب وخیم انتقادات گزندة خود، به شگردهایی هنرمندانه جهت بیان غیرمستقیم انتقادات خود دست یازیده است. یکی از دستاویزهای وی در حوزة بلاغت، بهرهگیری از ترفندهای علم بیان بوده است. در این قلمرو، از فنونی از قبیل تشبیه مضمر، استعاره، کنایه از نوع تعریض، کنایه از موصوف، نمادپردازی و نوعی اسناد هنری ناشناخته، بهره جسته و در دو شاخة دیگر بلاغت، یعنی معانی و بدیع نیز شگردهای هنرمندانة دیگری به کار برده است. این مقاله میکوشد با تکیه بر غزلیات وی، بهویژه اشعار انتقادیاش، این شگردهای خلاقانه را فقط در حوزة علم بیان بررسی کند. با این هدف، نویسندگان ابتدا ضمن اشاره به روشهای پوشیدهگویی حافظ در حیطة علوم بلاغی، به بررسی شگردهای بیان غیرمستقیم وی در حوزة علم بیان اقدام کرده، در هر مورد با ارائة نمونههایی به این نتیجه رسیدهاند که حافظ در اغلب غزلیاتش، بهویژه اشعار انتقادی، از این روش سخنپردازی بهره جسته است.
Considering the social conditions of Hafiz’s time, this mighty Iranian poet got benefited from artistic tactics to convey his critical views implicitly to avoid negative consequences of his disagreeable viewpoints. One of his personal ways in the field of rhetoric was using eloquence arts. In this domain, he derived the benefit from covert simile, metaphor, irony of widening type, irony of description, symbolism and an unknown kind of artistic innovation. And in two aspects of rhetoric, i.e., semantics and innovation, he applied more skillful ways. This article, through focusing on his sonnets (particularly his critical ones), is aiming at analyzing his creative techniques barely in rhetoric. To do this, we analyzed his implicit rhetoric within primary display of covert prospect of Hafiz in rhetoric field through exemplification and in every aspect, we concluded that Hafiz benefited from eloquence best.
خلاصه ماشینی:
بـا ايـن هـدف ، نويسـندگان ابتدا ضمن اشاره به روش هاي پوشيده گويي حافظ در حيطۀ علوم بلاغـي، بـه بررسـي شـگردهاي بيـان غيرمستقيم وي در حوزٔە علم بيان اقدام کرده ، در هر مورد با ارائۀ نمونه هايي به اين نتيجه رسيده اند که حافظ در اغلب غزلياتش ، به ويژه اشعار انتقادي، از اين روش سخن پردازي بهره جسته است .
اين سلطنت تاريکي در دوران امير مبارزالدين و شاه شـجاع ، بـيش از ديگر ادوار زندگي وي، بر شيراز حاکم است ؛ بنابراين ، حافظ در کسوت بت شـکني رند درصدد برميآيد با شمشير زبان به رزم اين پلشتيها و سياهکاريها بـرود و بـا ايـن هدف ، گاه به صورتي صريح و بيپرده ، به انتقاد از وضع موجـود پرداختـه و گـاهي بـه صورت آگاهانه ، به شگردهايي از بيان دست يازيده است تا در عين بـازگويي حقـايق ، جانب احتياط را از دست نداده و از خطر تيغ و طناب و ميل و ميله هاي زندان محتسـب و همچنين سرزنش ها و تکفير عوام در امان باشد.
همان گونه که پيش تر گفته شد، يکي از شگردهاي حافظ براي ضرب ايـن گونـه از سکۀ سخن ، برخي از فنون «علم بيان » بوده است که در اين مقاله ، به بررسـي فنـون ايـن علم پرداخته ميشود.
در اين گونه استعاره ها بنا بـه جديـد و بيسابقه بودنشان ، بايد قرائن و نشانه هايي حـاکي از مسـتعارله ذکـر شـود؛ امـا شـاعري چون حافظ که ارادتمند اسـتعاره ها و تصـاوير مکـرر اسـت و بنـا بـه محافظـه کـاري يـا علاقه مندي به بيان سخن دوپهلو و آزاد گذاشتن ذهن مخاطب در تعبير سـروده هـايش ، از طرح صريح ماوراي نشانه ها و مصداق هاي وضعي خود طفره ميرود، گونـۀ مرشـحه را برگزيده است .