خلاصه ماشینی:
(5) این عبارت چند نکته را برای ما یادآوری میکند: اولاً برای چنین کاری باید ملاحظه نمود که فهرست غیر تکراری احادیث چه کتابهایی را تهیه کنیم؟ همان گونه که مؤلف محترم اشاره نموده، این کتابها باید از قرن اول شروع شوند؛ اما مسئله قابل توجه این است که ما تا چه قرنی و چه کتابهایی را باید به عنوان منبع و مرجع اولیه به شمار آوریم؟ آیا این مسئله نهایتی دارد؟ آیا فقط کتب حدیثی مورد نظرند یا اینکه هر کتابی که احادیث را در خود جای داده، مانند کتب فقهی، میتواند مد نظر قرار گیرد؟ تعیین شیوهنامه انتخاب کتب و احادیث و سپس ارائه فهرستی از کتب به دست آمده از این شیوهنامه، ضروری است تا مشخص گردد که چرا کتابهایی همچون نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه از این شمار خارجاند.
ثانیا آیا هر کتابی که بتوان روایتهای آن را در مصادر و منابع یافت، مثل کتاب وافی، از این طرح خارج میشود؟(6) اگر تفاوت در نقل یک حدیث در منابع مختلف مهم است، چرا نباید این دو کتاب به عنوان دو نمونه از مهمترین منابع مورد استفاده شیعیان جزو طرح به شمار آیند؟ در این زمینه نیز مؤلف محترم بیان داشتند که برای این کار نیز آییننامهای تهیه کردهاند و بر همان اساس نسبت به وجود یا عدم وجود کتابها تصمیمگیری میشود؛ ولی به نظر میرسد، بهویژه با توجه به نمونهای که بیان شد، مؤلف محترم باید آییننامه خود و فهرستی را که بر اساس این آییننامه تهیه نموده است، ارائه کند تا شبههای در حکم یا تعیین مصداق باقی نماند.