چکیده:
هدف: مطالعه حاضر با تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبکهای دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان و مردان متاهل(25 تا 45سال) در منطقه 8 تهران در سال 1399 – 1398بود، که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 600 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، پرسشنامه امنیت روانی مزلو (2004)، پرسشنامه صفات شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985)، پرسشنامه سبکهای دلبستگی کولینز و رید (1990) و پرسشنامه سنجش رشد روانی اریکسون (1969) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: ضرایب رگرسیونی مدل نشان میدهد که متغیرهای ذکر شده بخوبی رابطه سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبکهای دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان را تبیین میکند و مقادیر شاخصهای برازش نشان داد که مدل اندازهگیری این پژوهش از وضعیت قابل قبولی برخوردار است ( 897/ 0= GFI). بنابر نتایج مهمترین تاثیرپذیری سازگاری زناشویی شامل امنیت روانی، صفات شخصیت، رشد روانی و سبکهای دلبستگی است. نتیجه گیری: در نتیجه پیشنهاد میشود برای کمک به سازگاری زناشوئی زنان و مردان از نتایج این پژوهش استفاده کرد.
Aim: The present study aimed to develop a marital adjustment model based on psychological security, personality traits, and attachment styles mediated by psychological growth in men and women. Methods: The present study was descriptive-correlational and its statistical population consisted of married men and women aged 25 to 45 years in district 8 of Tehran in 2019 and 2020. Using the convenience sampling method, we selected 600 married men and women as the statistical samples. The research tools included Spanier's Dyadic Adjustment Scale (DAS) (1976) Marital Adjustment Questionnaire, Maslow's psychological security questionnaire (2004) , the personality trait questionnaire by McCrae and Costa (1985) , Collins and Read adult attachment Scale (1990) , and Ericsson's psychological growth assessment questionnaire (1969). We analyzed data using AMOS and factor analysis. Results: The regression coefficients of the model indicated that marital adjustment could explain psychological security, personality traits, and attachment styles mediated by psychological growth in men and women, and the fit indices indicated that the measurement model of the research had an acceptable status (GFI=0. 879). Conclusion: According to the results, the marital adjustment was mostly affected by psychological security, personality traits, psychological growth, and attachment styles. Therefore, we suggest using the results of the present study to help create marital adjustment between men and women.
خلاصه ماشینی:
تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند که افراد با سبک دلبستگی ایمن ، نسبت به افراد با سبک دلبستگی ناایمن ، سازگاری بیشتری در روابط خوددارند (کولینز و فینی، ٢٠٠٠؛ کورکورانی و مالینکوردت ، ٢٠٠٠؛ امین پور، مام شریفی، بایزیدی و احمدزاده ، ٢٠١٦؛ سیوندیان ، بشارت ، حبیبی و مقدم زاده ، ٢٠١٦؛ محمدی، سموی و غزوی، ٢٠١٦)؛ همچنین بین صفات شخصیت و سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد (شاکریان و محمد نظری و ابراهیمی و فاطمی و دانایی، ١٣٩١) ازآنجاییکه شخصیت و رفتار هر فرد بر اساس صفت هایی که فراگیر و مسلط تر است ، تعیین میشود (فیست و فیست ، ٢٠١٣؛ ترجمه سیدمحمدی، ١٣٩٧).
اهمیت گرایش به تحقیقاتی ازاین دست در ایران نیز همچون دیگر کشورها به موجب گزارشات مربوط به نرخ افزایشی آمار طلاق در سال های اخیر است ؛ بنابراین ، این پژوهش به سؤال زیر پاسخ خواهد داد: ١-آیا سازگاری زناشویی را بر اساس امنیت روانی ، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با نقش واسطه رشد روانی در زنان و مردان متأهل می توان پیش بینی کرد؟ روش پژوهش پژوهش حاضر غیرآزمایشی و طرح پژوهش ، همبستگی از نوع مدل یابی معادله ساختاری بود.
بحث و نتیجه گیری هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان بود، که نتایج نشان داد با توجه به مقادیر شاخص های برازش الگوی نهایی و مرز مقادیر قابل قبول که در پژوهش ذکر شد، میتوان گفت که مدل ارائه شده در این تحقیق موردقبول میباشد.