چکیده:
قرآن کریم از اصطلاحات پیچیده علمی و کلامی عرب به دور است. این امر باعث جاودانگی و قابل فهم بودن آن برای همگان در تمامی اعصار شده است. قرآن دارای محتوای فراحسی و فراطبیعی نیز هست که این محتوا در قالب الفاظی که برای محسوسات وضع شده اند، به شکل های مختلف، مانند: تمثیل، قطعه هایی از تاریخ، محاوره و جدال احسن یا موعظه و پند و اندرز، انذار و تبشیر یا برهان و محاجه علمی به صورت پراکنده بیان نموده است. ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران است، مفهوم آیات «فنظر نظره فی النّجوم * فقال انّی سقیم» است. این آیات باعث پیدایی سوال های متعددی گشته است. مقاله حاضر بر پایه تفاسیر فریقین و با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا نظرهای مختلف مفسران را واکاوی نماید. در باره مفهوم آیات مورد بحث سه احتمال وجود دارد. بهترین دیدگاه درباره «نظر به نجوم» نظر به ملکوت یا نظر به تنجیم یا نظر به تکلیف، است و نیز مقصود از «سقیم» پریشان حالی حضرت و نه بیماری جسمی ایشان است.
The Holy Qurchr ('39') an is far from being of complex scientific and Arabic verbal terms. This has made it immortal and understandable to all throughout the ages. The Qurchr ('39') an also has meta-sensory and supernatural content, which in the form of words being set for the sensible things, in various forms, such as: allegory, pieces of history, dialogue and good debate or sermon and advice, warning and glad tiding or demonstration and scientific argument has been expressed sporadically. One of the verses that is the subject of the opinions of the commentators is the meaning of the verses: "And he glanced a glance at the stars Then said: Lo! I feel sick! " These verses have raised many questions. The present article is based on the fariqains` views and with a descriptive-analytical method to analyze the different views of the commentators. There are three possibilities regarding the meaning of the verses under discussion. The best view of "he glanced at the stars" is that of the kingdom, or of astrology, or of religious duty, taklīf, and what meant by "sick " is the distress of the Prophet, not his physical illness.
خلاصه ماشینی:
شب پيش از جشن، از ابراهيم نيز دعوت كردند تا همراه آنان در مراسم شركت كند، اما حضرت ابراهيم علیهالسلام كه منتظر فرصتي براي درهم كوبيدن بتها و ايجاد شوك بر مردم بود، مطابق آداب و رسوم و اعتقاد مردم بابل كه ستارگان را در سرنوشت خود مؤثر ميدانستند، نگاهي به نجوم كرد و چنين وانمود كرد كه اوضاع كواكب، نوعي بيماري را در صورت خروج او از شهر نشان ميدهد؛ ازاينرو مردم نيز قانع شده و از اصرار خود دست برداشتند.
طبرسي در جوامع الجامع نگاه تظاهري به نجوم را اخذ كرده و براي همسانسازي با روايت امام صادق علیهالسلام مبني بر عدم مريضي حضرت ابراهيم علیهالسلام ، قائل به توريه و معاريض كلام ميشود: مقصود از «نجوم» علم نجوم يا كتاب نجوم يا احكام نجوم است، زيرا آن قوم در علم نجوم وارد شده و به آن ميپرداختند، در نتيجه گمان كردند كه حضرت ابراهيم در علم نجوم نشانهاي بر مريضي خود يافته است، بنابراين گفت: من مريضم؛ يعني مشرف بر مريض شدن هستم و اين نوعي سخن كنايه و توريه است و مقصودش اين بوده است كه هر كس آخر كارش مرگ باشد، مريض است.
صاحب تفسير انوار درخشان بيان ميدارد: ظاهر آيه آن است كه ابراهيم علیهالسلام در اثر نظر و ستارهشناسي اعلام نمود كه روز عيد را بيمار خواهم بود و از خروج از شهر معذور هستم و از اوضاع ستارگان و طلوع و غروب آنها نشانههايي به فراست خود استفاده نموده و اين خبر را اعلام نمود و منافاتي با توحيد خالص او ندارد.